Orodist Nevesht
آدرس های اینترنتی اُرُدیست نوشت
اُرُدیست نوشت - در اینستاگرام
75. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در لوکزامبورگ
76. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مجارستان
77. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
78. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
79. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
80. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
76. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مجارستان
77. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
78. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
79. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
80. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
المواضيع الأخيرة
» فلسفه زندگی منمن طرف بهروز ستاری(Orodism) الثلاثاء أبريل 23, 2024 4:00 pm
» حکمت چیست؟ حکیم کیست؟
من طرف بهروز ستاری(Orodism) الثلاثاء أبريل 23, 2024 12:53 pm
» صفحاتی از «کتاب موفقیت آبی» در اینستاگرام زهرا دوستی
من طرف پریسا لشکری (ORODIST) الجمعة فبراير 17, 2023 4:12 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مجارستان The philosophy of Orodism in Hungary
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 11:03 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان The philosophy of Orodism in Bhutan
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 10:57 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا The philosophy of Orodism in Cuba
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 9:55 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو The philosophy of Orodism in Kosovo
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 9:52 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد The philosophy of Orodism in Sweden
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 9:44 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان The philosophy of Orodism in India
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 8:34 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان The philosophy of Orodism in Germany
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 8:21 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوکراین The philosophy of Orodism in Ukraine
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 7:35 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لوکزامبورگ The philosophy of Orodism in Luxembourg
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 4:24 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا The philosophy of Orodism in United States of America (USA)
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 4:19 pm
» تا چیزی از دست ندهی، چیز دیگری بدست نخواهی آورد، این یک هنجار و قانون همیشگی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 11:21 am
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان The philosophy of Orodism in Afghanistan
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 12:28 am
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه The philosophy of Orodism in France
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 9:06 pm
» بازتاب جهانی فلسفه اُرُدیسم Orodist Note
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 8:46 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایران The philosophy of Orodism in Iran
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 7:44 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس The philosophy of Orodism in Switzerland
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 7:43 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گینه استوایی The philosophy of Orodism in Equatorial Guinea
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 7:43 pm
أفضل 10 أعضاء في هذا الشهر
لا يوجد مستخدم |
كساني كه Online هستند
در مجموع 6 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 6 مهمان هيچ كدام
بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 79 و در تاريخ الخميس ديسمبر 20, 2012 2:08 am بوده است.
ورود
خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
4 مشترك
صفحه 1 از 1
خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
ایــــــــران !!!!!!!!!!
دلم غمگین و افسرده / سکوت هقهقم فریاد
نگاهم رو به تنهایی / فغان گریه ام بیداد
دو دستم رو به ویرانی / لبانم تشنه ی بارون
ببار ای آسمان امشب / شده قلبم دگر پر خون
ببارو اشک ریز امشب / گَلوی غنچه را تر کن
شکن این بغض طولانی / نوای گریه را سر کن
به پاخیزو غم حسرت / میان آسمان افکن
میان خنده ی عالم / تو بغض گریه را بشکن
بگوآن حرف دیرینه / بگو زندان دگر تا کی ؟
بگو عزلت دگر برباد / بگو ایـــــــــران من آزاد !
فراخوان نغمه ی شادی / بگو آزادگی / امید
بگیریم دست یکدیگر / شود ایـــــــــــرانمان جاوید
بگو من موج لغزانم / بگو من مرد میدانم
بگو من اهل ایــــــــرانم / بگو از نسل شیرانم
بگو از نسل آرش ها ;) / تنومندان / سیاوش ها
منم از نسل آزادی / منم آن تشنه ی شادی
بزن فریاد در زندان / کنون زنجیرها بر کَن
بکش این غول دشمن را / بزن ! بنیاد او بر کَن
بگیر از دست زندانبان / کلید و قفل زندان را
بکن ویران , شکن دشمن / رها کن خودو خفتان را
کجاس آن میهن مغرور ؟ / کجا گم شد در این مرداب ؟؟؟
دگر آزادی میهن / فقط رﺅیا شده در خواب
در این ظلمت , در این طوفان / در این غربت , در این زندان
در این شِکوه , در این حسرت / دگر ایـــــــران شده ویران
بیا همراه من اکنون / تو هم سلول من / انسان !
فرار از مرگ جایز نیست / بجنگو باش در میدان
بجنگ تا آخر دنیا / شود ایـــــــــــــران ما آباد
بگیر از دست این دشمن / همان آزادی بر باد !
بگو , فریاد زن تا عرش / شکافت نعره ات افلاک
بکن شورش , بزن فریاد / تو آتش شو در این کولاک
در این غوغای آزادی / سرود بندگی بر باد
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
* * * * * * * * * * * * * * *
اهــــــــــورا مــــــــــزدا این کشور را
از دشمن !!!!!!!!!!!!!!!!!
از خشکسالی ,
از دروغ ,
نگه دارد !
* * * * * * * * * * * * * * *
14:14
جمعه 20 / سومین ماه سومین فصل سال \/\/ !
BY :
*" KaHOOp "*
دلم غمگین و افسرده / سکوت هقهقم فریاد
نگاهم رو به تنهایی / فغان گریه ام بیداد
دو دستم رو به ویرانی / لبانم تشنه ی بارون
ببار ای آسمان امشب / شده قلبم دگر پر خون
ببارو اشک ریز امشب / گَلوی غنچه را تر کن
شکن این بغض طولانی / نوای گریه را سر کن
به پاخیزو غم حسرت / میان آسمان افکن
میان خنده ی عالم / تو بغض گریه را بشکن
بگوآن حرف دیرینه / بگو زندان دگر تا کی ؟
بگو عزلت دگر برباد / بگو ایـــــــــران من آزاد !
فراخوان نغمه ی شادی / بگو آزادگی / امید
بگیریم دست یکدیگر / شود ایـــــــــــرانمان جاوید
بگو من موج لغزانم / بگو من مرد میدانم
بگو من اهل ایــــــــرانم / بگو از نسل شیرانم
بگو از نسل آرش ها ;) / تنومندان / سیاوش ها
منم از نسل آزادی / منم آن تشنه ی شادی
بزن فریاد در زندان / کنون زنجیرها بر کَن
بکش این غول دشمن را / بزن ! بنیاد او بر کَن
بگیر از دست زندانبان / کلید و قفل زندان را
بکن ویران , شکن دشمن / رها کن خودو خفتان را
کجاس آن میهن مغرور ؟ / کجا گم شد در این مرداب ؟؟؟
دگر آزادی میهن / فقط رﺅیا شده در خواب
در این ظلمت , در این طوفان / در این غربت , در این زندان
در این شِکوه , در این حسرت / دگر ایـــــــران شده ویران
بیا همراه من اکنون / تو هم سلول من / انسان !
فرار از مرگ جایز نیست / بجنگو باش در میدان
بجنگ تا آخر دنیا / شود ایـــــــــــــران ما آباد
بگیر از دست این دشمن / همان آزادی بر باد !
بگو , فریاد زن تا عرش / شکافت نعره ات افلاک
بکن شورش , بزن فریاد / تو آتش شو در این کولاک
در این غوغای آزادی / سرود بندگی بر باد
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
* * * * * * * * * * * * * * *
اهــــــــــورا مــــــــــزدا این کشور را
از دشمن !!!!!!!!!!!!!!!!!
از خشکسالی ,
از دروغ ,
نگه دارد !
* * * * * * * * * * * * * * *
14:14
جمعه 20 / سومین ماه سومین فصل سال \/\/ !
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
شعر زیبائی بود ومن حسودیم شد منم حالا که اینجوریاس شعر خودمو مینویسم:
●کبوتر آزادی
در خیالی به بلندایامید
حیله ای بودو فریب
...رفتن و جستن آن نامسپید
که به چشم منو تو
یک کبوتر شد وُ... بر بامپرید!
شرح آزادی انسانافسوس
در همه شهر و دیار
از سر بستن پرهائی بود
کهز قلب منو تو می ر وئید
دل ما زندانی ست
بردل عاشق ما ,بالی نیست!
دست ویران گر این عصرجدید
بندها بر دل عشاقکشید
روح آزادهء ما رفتبباد
...آدمی ,بی دل و بی عشق ,دریغ
...همه آن رشتهء پیوندبرید
قرن آزادی انسانافسوس
عشق را ,از همه دلهادزدید
ما به بیگانه شدن خوکردیم
روح ما در خود و در خویشخزید
و جدا بودن ما
تا به بیگانگی مادر وفرزند رسید
و کنون آزادیم ...آه آریآزاد...
تا در این قرن تمدن همگی
یکه باشیم وغریب
و هر آن دل که پری بازنمود
یا که در عشقطپید
قفسی بیشندید
بی خبر زآنکه رهائی به دلیست
که غمِ« خویش»نداشت
غرقه در « خویش»نبود
از «من ِخویش »رهید
و به آن گلشن پیوند زعشق
همچو خورشیددمید
سبزی « عاطفه» را رنگیداد
به سحرگاه «محبت»تابید
تا به همراه دل عاشقما
به همان گرمی دیروز رسید
به همان شعله ی عشق
و به آن پیوندی ،
که به آئین « وجود» ....معنی ِ«بودن» داد
و دگر باره به عشق
گرمی و لذت «هستی »بخشید
●کبوتر آزادی
در خیالی به بلندایامید
حیله ای بودو فریب
...رفتن و جستن آن نامسپید
که به چشم منو تو
یک کبوتر شد وُ... بر بامپرید!
شرح آزادی انسانافسوس
در همه شهر و دیار
از سر بستن پرهائی بود
کهز قلب منو تو می ر وئید
دل ما زندانی ست
بردل عاشق ما ,بالی نیست!
دست ویران گر این عصرجدید
بندها بر دل عشاقکشید
روح آزادهء ما رفتبباد
...آدمی ,بی دل و بی عشق ,دریغ
...همه آن رشتهء پیوندبرید
قرن آزادی انسانافسوس
عشق را ,از همه دلهادزدید
ما به بیگانه شدن خوکردیم
روح ما در خود و در خویشخزید
و جدا بودن ما
تا به بیگانگی مادر وفرزند رسید
و کنون آزادیم ...آه آریآزاد...
تا در این قرن تمدن همگی
یکه باشیم وغریب
و هر آن دل که پری بازنمود
یا که در عشقطپید
قفسی بیشندید
بی خبر زآنکه رهائی به دلیست
که غمِ« خویش»نداشت
غرقه در « خویش»نبود
از «من ِخویش »رهید
و به آن گلشن پیوند زعشق
همچو خورشیددمید
سبزی « عاطفه» را رنگیداد
به سحرگاه «محبت»تابید
تا به همراه دل عاشقما
به همان گرمی دیروز رسید
به همان شعله ی عشق
و به آن پیوندی ،
که به آئین « وجود» ....معنی ِ«بودن» داد
و دگر باره به عشق
گرمی و لذت «هستی »بخشید
1995 اسلو/ نروژ /فرزانه شیدا
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
kahoop_pooman-ph!_para$2! نوشته است:ایــــــــران !!!!!!!!!!
دلم غمگین و افسرده / سکوت هقهقم فریاد
نگاهم رو به تنهایی / فغان گریه ام بیداد
دو دستم رو به ویرانی / لبانم تشنه ی بارون
ببار ای آسمان امشب / شده قلبم دگر پر خون
ببارو اشک ریز امشب / گَلوی غنچه را تر کن
شکن این بغض طولانی / نوای گریه را سر کن
به پاخیزو غم حسرت / میان آسمان افکن
میان خنده ی عالم / تو بغض گریه را بشکن
بگوآن حرف دیرینه / بگو زندان دگر تا کی ؟
بگو عزلت دگر برباد / بگو ایـــــــــران من آزاد !
فراخوان نغمه ی شادی / بگو آزادگی / امید
بگیریم دست یکدیگر / شود ایـــــــــــرانمان جاوید
بگو من موج لغزانم / بگو من مرد میدانم
بگو من اهل ایــــــــرانم / بگو از نسل شیرانم
بگو از نسل آرش ها ;) / تنومندان / سیاوش ها
منم از نسل آزادی / منم آن تشنه ی شادی
بزن فریاد در زندان / کنون زنجیرها بر کَن
بکش این غول دشمن را / بزن ! بنیاد او بر کَن
بگیر از دست زندانبان / کلید و قفل زندان را
بکن ویران , شکن دشمن / رها کن خودو خفتان را
کجاس آن میهن مغرور ؟ / کجا گم شد در این مرداب ؟؟؟
دگر آزادی میهن / فقط رﺅیا شده در خواب
در این ظلمت , در این طوفان / در این غربت , در این زندان
در این شِکوه , در این حسرت / دگر ایـــــــران شده ویران
بیا همراه من اکنون / تو هم سلول من / انسان !
فرار از مرگ جایز نیست / بجنگو باش در میدان
بجنگ تا آخر دنیا / شود ایـــــــــــــران ما آباد
بگیر از دست این دشمن / همان آزادی بر باد !
بگو , فریاد زن تا عرش / شکافت نعره ات افلاک
بکن شورش , بزن فریاد / تو آتش شو در این کولاک
در این غوغای آزادی / سرود بندگی بر باد
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
بگو عزلت دگر بر باد / بگو ایــــــــران من آزااااااد !
* * * * * * * * * * * * * * *
اهــــــــــورا مــــــــــزدا این کشور را
از دشمن !!!!!!!!!!!!!!!!!
از خشکسالی ,
از دروغ ,
نگه دارد !
* * * * * * * * * * * * * * *
14:14
جمعه 20 / سومین ماه سومین فصل سال \/\/ !
BY :
*" KaHOOp "*
دروود م بر تو ای زیبا پرستو ، سرخی دشت شقایقهای آزادی
ندای چشم خونین کشته ازرگبار دست ناکسان پر ز نامردی
واقعا شاهکارت با نوک قلم ظریف ، رعدی سهمگین بر دل دشمنان این خاک است
دروود پرستو
خیلی خوشحالم بخاطر وجود تو بخاطر صدا و اشعارتو....شعر ایرانت بسیار زیباست کاش سیاوشان کوروشها و آرشها ... بودند و از مستی شراب نوشینت رقص خنجر بپا می کردند...کاش زرتشت می شنید نغمه پرستوی جسور دشت شقایقها را...آفرین بر حنجره ات که تیربار کشنده ایست بر پیکر ناراستی ...آفرین بر پروازت که چشم همه ازادگان را امید بخشیده...پرستوی من...پرستوی ما...سپاس بر شیر مادرت زهره
آرش بهروزی- کاربر نیمه فعال انجمن
- تعداد پستها : 58
امتیاز : 163725
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 29
Join date : 2009-12-19
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
سلاااااااام ! یه سلاااااام پر از مهربونی وا3 خود خودت ! ;)
خب با تــــــــــــوام دیگه آرش !
چطوریایی ؟
مـــــــــن خوبم تـــــــــــــو خوبی ؟
واااااااای ! به خدا اگه تـــــــــــــــو نبودیو اشکالای شعرمو نمی گفتی الآن به قول تــــــــــــــو شعرم زیبا نمی شد ! هرچند به نظرم صفرکیلومتر بود ! شاید بگی دارم قر میام یا خودمو لوس ... !!! می کنم یا تیریپ فروتنی بر می دارمو از اینجور حرفا ! به خدا مـــــــــــــن در برابر تــــــــــــــو و آجی شیدا / فقط یه فسقله بچم ! مستحق این همه تعریفو اینا هم نیستم !
عکس نگیرید ! شطرنجیم کنین !
متنتم خیلی خوشمله بود ! نه اینکه چون وا3 مـــــــــــن نوشتی ! منظورم از تشبیهاتتو اینائه به خداااااا ! خب ! یه خبر خوب ! یه ستاره ی دیگه :
بگیرش دیگه ! بازم وا3 تـــــــــــوئه !
ولی خدایی بازم میگم : این شیر زهره یه ذره همچینی رگ غرتمو متورم کردا !
نه ! خوسیدم ! ;) ( شوخی کردم به زبون مـــــــــــنه دیگه ! :arrow: )
از حضور تــــــــــــــو و همچنین آجی شیدا خیلی :
دستتون / خیلی / مرسی / ممنون ! :x
راستی آجی سلاااااام ! خوبم / خوبی ؟
شعرت عالـــــــــی بود آجی ! در برابر شعر مــــــــــــن که سیاهی لشکری بیش نبود شعرت سوار بر اسب پادشاهی با سرعته نور خودنمایی می کرد ! آفرین آجی ! هرچند به آفرین گفتنه مــــــــــن احتیاجی نداری ...ولی یادآوری کنم : کارت حرف نداره !
خب ! مــــــــــــــن دیگه برم ! همش میام مزاحمتون میشم ... ببخسین دیگه ! جوونی می کنم !
پس : فعلا" تا بعدا" ... !!!
BY :
*" KaHOOp "*
خب با تــــــــــــوام دیگه آرش !
چطوریایی ؟
مـــــــــن خوبم تـــــــــــــو خوبی ؟
واااااااای ! به خدا اگه تـــــــــــــــو نبودیو اشکالای شعرمو نمی گفتی الآن به قول تــــــــــــــو شعرم زیبا نمی شد ! هرچند به نظرم صفرکیلومتر بود ! شاید بگی دارم قر میام یا خودمو لوس ... !!! می کنم یا تیریپ فروتنی بر می دارمو از اینجور حرفا ! به خدا مـــــــــــــن در برابر تــــــــــــــو و آجی شیدا / فقط یه فسقله بچم ! مستحق این همه تعریفو اینا هم نیستم !
عکس نگیرید ! شطرنجیم کنین !
متنتم خیلی خوشمله بود ! نه اینکه چون وا3 مـــــــــــن نوشتی ! منظورم از تشبیهاتتو اینائه به خداااااا ! خب ! یه خبر خوب ! یه ستاره ی دیگه :
بگیرش دیگه ! بازم وا3 تـــــــــــوئه !
ولی خدایی بازم میگم : این شیر زهره یه ذره همچینی رگ غرتمو متورم کردا !
نه ! خوسیدم ! ;) ( شوخی کردم به زبون مـــــــــــنه دیگه ! :arrow: )
از حضور تــــــــــــــو و همچنین آجی شیدا خیلی :
دستتون / خیلی / مرسی / ممنون ! :x
راستی آجی سلاااااام ! خوبم / خوبی ؟
شعرت عالـــــــــی بود آجی ! در برابر شعر مــــــــــــن که سیاهی لشکری بیش نبود شعرت سوار بر اسب پادشاهی با سرعته نور خودنمایی می کرد ! آفرین آجی ! هرچند به آفرین گفتنه مــــــــــن احتیاجی نداری ...ولی یادآوری کنم : کارت حرف نداره !
خب ! مــــــــــــــن دیگه برم ! همش میام مزاحمتون میشم ... ببخسین دیگه ! جوونی می کنم !
پس : فعلا" تا بعدا" ... !!!
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
فرزانه شیدا نوشته است:http://iran.yours.tv/users/2611/13/05/40/smiles/217430.gif" alt="" /> شعر زیبائی بود ومن حسودیم شد منم حالا که اینجوریاس شعر خودمو مینویسم:
●کبوتر آزادی
در خیالی به بلندایامید
حیله ای بودو فریب
...رفتن و جستن آن نام سپید
که به چشم منو تو
یک کبوتر شد وُ... بر بام پرید!
شرح آزادی انسانافسوس
در همه شهر و دیار
از سر بستن پرهائی بود
کهز قلب منو تو می روئید
دل ما زندانی ست
بردل عاشق ما ,بالی نیست!
دست ویران گر این عصر جدید
بندها بر دل عشاق کشید
روح آزادهء ما رفت بباد
...آدمی ,بی دل و بی عشق , دریغ
...همه آن رشته ی پیوند برید
قرن آزادی انسان افسوس
عشق را ,از همه دلها دزدید
ما به بیگانه شدن خو کردیم
روح ما در خود و در خویش خزید
و جدا بودن ما
تا به بیگانگی مادر و فرزند رسید
و کنون آزادیم ...آه ...آریآزاد...
تا در این قرن تمدن همگی
یکه باشیم و غریب
و هر آن دل , که پری باز نمود
یا که در عشق طپید
قفسی , بیشندید
بی خبر زآنکه , رهائی به دلی ست
که غمِِ « خویش » نداشت
غرقه در « خویش » نبود
از «من ِخویش » رهید
و به آن گلشن پیوند , زعشق
همچو خورشید دمید
سبزی « عاطفه» را رنگی داد
به سحرگاه « محبت »[ /b][b] تابید
تا به همراهِ دل عاشق ما
به همان , گرمی دیروز , رسید
به همان شعله ی عشق
و به آن پیوندی ،
که به آئین « وجود» .... معنی ِ«بودن» داد
و دگر باره, به عشق
گرمی و لذتِ «هستی » بخشید1995 اسلو/ نروژ /فرزانه شیدا
دروود شیدای یکتا
واقعا از دیدار با شعر زیبایتان یک دل نه صد دل عاشقش شدم...نه از این عشقای زود گذر...از وقتی دیدمش تا الان دارم براش یه نوشته می نویسم که چون برای عشقه، باید خیلی روش کارکنم...فکر کنم یکی دو روزه با همه تلاشم تموم بشه و پیش کش میکنم امید که خوشش بیاد .... راستی این پرستو خیلی شیطونه از شما خواهش میکنم یکم نصیحتش کنید.. همش تو خونه سرو صدا راه میندازه...از درو دیوار بالا میره رو همه گلبرگایه گلهای گلدون...نقاشی بلا نسبت... گورخر کشیده هر چیم بهش میگم ، نکن پسر، اذیت نکن...این جمله مشمئز کننده علیمردان خان رو میگه: "دلوم مخه" خواستم چون از شما خیلی خوشش میاد...در خواست کنم که نصیحتش کنید البته اگه وقت داشتید...ممنونم ببخشید سرتونو درد اوردم فدای شما
گل فرش ملایر های قوچان را..... به خال هندویش بخشم صنوبر های زنجان را
اين مطلب آخرين بار توسط آرش بهروزی در الثلاثاء ديسمبر 29, 2009 4:44 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
آرش بهروزی- کاربر نیمه فعال انجمن
- تعداد پستها : 58
امتیاز : 163725
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 29
Join date : 2009-12-19
سلام عزیزای من , امروز از دلتون چه خبر؟
[b]سلام بدوستان عزیزم در صدای اندیشه ی مانا
امیدوارم شروع رو ز به لطف خدا به خیر وشادی براتون بوده باشه وتمامی ساعات رو درلحظه لحظه ی شادی سر کنید
وموفقیت همگام باشما باشه, که البته اگر دل به این داشته باشید که خداوند با شماست شادی هم همقدم شما راه خواهد اومد وموفقیت هم با شما فاصله ای نخواهد داشت
آرش عزیز دوست خوبم ممنونم از لطف کلامت واز شعر ودلنوشته ای که دردست داری تا روزی برای من هدیه ای باشه از یکدوست خوب ,که هرچه باشه هم برای من باارزش خواهد بود چون از شماست امروز شعری دیگه تقدیم حضور شما عزیزانم میکنم البته دوستان آشنا در سایت شعر نو اون رو خوندند اما من دوست دارم درهرجا که میرم وهستم اثری ازاین شعرم باشه چون خودم بهش خیلی علاقه دارم
شادی همه ی شما عزیزان آرزوی منه وازتون درخواست وتقاضا دارم تااونجائی که میتونید وازتون برمیاد بفکر دیگران وبخصوص نیازمندان باشید که اجتماعی به رشد میرسه که همه باهم همدل وهمبسته وهمراه باشن ودست همدیگر رو بگیرن ویاور همدیگه در روزهای خوب وبد زندگی باشن.
بزارین در «اول صبح برای من»و« کمی از روز گذشته» برای شما, همه باهم دعا کنیم و بعد بریم سراغ شعر من بنام: قلب ایران من:
خداوندا دراین صبح دوباره وطلوع دوباره روزی زیبا که تو بر ما بخشیدی
شکر ترا به جا می آوریمو ازتو میخواهیم که سایه ی مهر خود را از سر ما
وازهمه هموطنان ما دریغ نفرمائی و در پناه لطف خود یاور ما باشی,
وبر قلبهای ما عشق ومحبت ودوستی ویاری را بخشیده وجلای خوب وجود خویش را به ما نیز عطا بفرمائی
بار الهی یاریمان ده تا یاری دهنده ی همه مستمندان بوده ویاور نیازمندان باشیم
شکر وسپاس ترا که بالاترین یکتای عالمی ودر ید قدرت توست ,هر آنچه در روزگار میگذرد .
بدون خواست تو نیز برگی از درختی نخواهد افتاد ]زینرو« یارب»! خود یاور دلهای ما باش
آمین یارب العالمین روزگار بر همه شما عزیزان شاد وخوش باد.
[i][b][i][b][color:f274=darkred
]قلب ایران من
[color=black][به نقش دلم نقش یک گربه بود
که هرکس زآن قوّت اورا ربود!
سـخن از دلــم بود و ایران من
که شد همچو این قلب ویران من
بگفـتند این « گربه» بس بی حـیاست
به پای محبــت بسی بی وفـاست
روایــــت به تاریخ ما این نبـود!!
وگر اجنــبی پا به ایران گشــود
قـدم در قــدم گفـــته تاریخ ما
که دشـمن شده درجهان میخ ما!
چو ایران ندارد ز هرکس هراس
شمال وجنوبش ویا ترک وفارس
ز کَّـرد وز ایـرانی وهرکه هست
هـمین مردمی پای ایران نشـ-ست!
جوانـش چو ایرانی باخـــداسـت
حـساب وکتابش زکافر جـداسـت
وگر گــربـه ایم وّ دراین سرزمـین
دراین جـایــگه حـرمت خود ببـین
توایــرانی و قـلب تو آریــاسـت*
حـساب توازکل عـالم جـــداسـت
چـــوگفتـی منــم مرد ایران زمین
ویا شیر زن ؛ مــام؛ وّ همــپای دین
به ایران خـود قــلب آزاده باش
که ایران نبــیند ز دشـمن خــراش
وگررفته راهی ...مشوخوار وپست
که ایران نگاهش به « دست تو» است!
مــنوتو اگــر درجهان ما شـویم
به عشــق و محــبت اهورا شـویم
مــنوتو اگــر درجهان ما شـویم
به عشــق و محــبت اهورا شـویم
[b][font=times new roman,times,serif][size=16][color=#000000][u][i]
فرزانه شیدا/یکشنبه 21 تیر / 1388
1388http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f2/Iran_topo-fr.jpg/300px-Iran_topo-fr.jpg[/img]
به عشــق و محــبت اهورا شـویم
[b][font=times new roman,times,serif][size=16][color=#000000][u][i]
فرزانه شیدا/یکشنبه 21 تیر / 1388
1388http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f2/Iran_topo-fr.jpg/300px-Iran_topo-fr.jpg[/img]
ضمنا غلط دیکته های منو که تند تند مینویسم رو به حساب من بنویسید بعدا باهم حساب میکنیم ;) شاد باشید ومانا
راستی یادم رفت پرستو جان آقاآرش عزیز ازم خواست دعوات کنم دعواااااااااااااااااااااااااا بچه خوبی باش درسات رو بخون از دارو دیوار بالا نرو شیطونی نکن مشقاتو درست بنویس...بابا بچه های من بزرگ شدن بی خیال همین دیگه فقط یه چیز : بزرگان عالم میگن
احتیاط شرط عقله جلو پاتو نگاه کن سگا گازت نگیرن .اوکی؟ آرش جان من خودمم کسی بهم هیچی نگه دارو دیوار خونمونو نقاشی میکنم بعد رطب خورده چگونه منع رطب باید بکند؟؟؟!!! شرمنده دیگه
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
سلااااااااام آجی شیدا جووووووونم !
خوبم / خوبی ؟
می بینی آجی / از علاقه ی مــــــــــــن به تو چه سوء استفاده ای می کنه ؟
آجی یه کوچولو وایسا !
ببین بابایی => ARA$H <= اگه فکر کردی باهات حالو احوالو سلاااااامو علیک می کنم ، سخت در اشتباهی !
تــــــــــــو خودت داور میدون شو بگو ... کیه که جواب نده تلخیه رفتاره تـــــــــــو رو ؟
آجی مــــــــــن باهاش کاری ندارم ... بقیه ی حرفام ! :arrow:
به خدا دیگه به اینجام رسونده ، خستم کرده ! هلکو هلک پاشده اومده پرورشگاه سالمندان شیرخوار آمنه ، مـــــــــــنو به فرزندی قبولیده و حضانتمو با هزار بخبختی قبول کرده که چی ... ؟
مـــــــــــن حق یه کوچولو شیطونی ندارم ! حالا اینا بماند / درست نیست مـــــــــــن مسائل خونرو بهت بگم : ولی پول نداره وا3 مــــــــــن یه اوشکولات کیندر بخره !
همش تربچه میده دستم ، میگه اول باهاشون فوتبال یا هاکی روی یخ بازی کن بعد جای تنقلات بخورشون !
اینکه خوبه ! شبا همش آقا تیمورو عفّت خانومو پیش خودش می خوابونه براشون قصه ی شرک زنگوله به پای شنل قرمزیو میگه ! تازشم وقتی مــــــــــن میرم لای در به قصه هاش مثه این بچه بخبختا می گوشم ، تیمورو میفرسه دنبالم که گازم بگیره !
اینم بماند ! مــــــــــن به عنوان یه طفل بی کسه شیرخواره تو اون خونه یه اتاق خواب ندارم ! گوشه ی اتاق یه کارتن LED گذاشته ، میگه اونجا لالا کنم ! نه راه پس دارم نه راه پیش !
مـــــــــــــن دیگه میام اینجا با خودت می حرفمو واست شعر میزارم ! دیگه هم کاری به کارش ندارم ! باباهم باباهای قدیم !
( حالا آجی خودمونیم،مـــــــــــن که می دونم از پیشش نمیرم ، حالا بهش نگو،هم اینکه ذوق مرگ میشه ! هم از زیر بار مسئولیت بچه داری شونه خالی می کنه ! )
ببینم بابایی => ARA$H <= ..!! وا3 چی به حرفای در گوشی مـــــــــــــنو آجی شیدااااااا گوشیدی ، هان ؟
مـــــــــــــن که گفتم،در صورتی بچت می مونم که :
1_ تیمورو عفّتو از خونه بیرون کنی ! اینا پس فردا بزرگتر بشن ، همرو می کشنا !
Attent!on :
آجی : آقا تیمورو عفّت خانوم ، همون دوتایین که عکس پروفایلشن ! همین 2تا زندگی وا3 مـــــــــــــــن نذاشتن !
2_ هرچی مـــــــــــــن می خوام باید بگی : چشم به دیده ی منّت !
3_ همه جور لوازم آسایشی که یه بابا وا3 بچش مهیّا می کنه ، وا3 مــــــــــن باید جور کنی ! ( حالا اگه پول نداری ، نمی خوام این 1 دونه رو ! :x )
4_ جلوی هیچگونه از شیطونیای مـــــــــــــن نباید گرفته بشه !
5_ با مـــــــــــــن باید بسازی حتّی اگه مــــــــــــن باهات نساختم !
6_ از علیمردان خان بزرگ یا اژدر پهلوون کسی بهم کمتر نباید نگه !
خب دیگه ! مــــــــــــــن فقط در صورتی که اینارو بقبولی : به پدرخوندگی قبولت می کنم ! و به آغوش گرمت بر می گردم !
آجی بهش بگو انقدر اذیتم نکنه ! مـــــــــــــــن آزارم به مورچه هم نمی رسه !
خب بابایی => ARA$H <= ! فعلا" باهات کاری ندارم تا ببینم شیوه ی تربیتت در مورد مــــــــــــن رو به مسالمت میره یا نه ؟
آجی می بینی یه بچه ی 18 ساله ! این روزا چقدر مشکل داره ؟ ;)
بابایی ! خسته شدم ، مرغ پربسته شدم !
زیر مشتو لگدات ، له شدم ، علیل شدم !
بابایی ! مـــــــــنو نزن ، دست رو تنم بلند نکن !
وا3 ترسوندنه مـــــــــن ، ریش سیبیل بلند نکن !
بابایی ! دلم گرفت ، تو دلم غصّه نشست !
از نگاه پر غضب ، دل مــــــــــــن یواش شکست !
بابایی خون مـــــــــــنو ، از تو شیشه سر کشید
وقتی گفتم : بابا جوووووون ! وا3 مـــــــــــن چاقو کشید !
تا تو باشی به مــــــــــــن نگی شیطون ! :arrow:
از این شعرا برات می گم ، اونوقت مردم فکر می کنم همش منـــــــــو کتک می زنی !
خب دیگه برم ! امید که بابایی => ARA$H <= باهام مهربون شه !
می خندییییییم !
جدی جدی : فعلا" تا بعدا" ... !
BY :
*" KaHOOp "*
خوبم / خوبی ؟
می بینی آجی / از علاقه ی مــــــــــــن به تو چه سوء استفاده ای می کنه ؟
آجی یه کوچولو وایسا !
ببین بابایی => ARA$H <= اگه فکر کردی باهات حالو احوالو سلاااااامو علیک می کنم ، سخت در اشتباهی !
تــــــــــــو خودت داور میدون شو بگو ... کیه که جواب نده تلخیه رفتاره تـــــــــــو رو ؟
آجی مــــــــــن باهاش کاری ندارم ... بقیه ی حرفام ! :arrow:
به خدا دیگه به اینجام رسونده ، خستم کرده ! هلکو هلک پاشده اومده پرورشگاه سالمندان شیرخوار آمنه ، مـــــــــــنو به فرزندی قبولیده و حضانتمو با هزار بخبختی قبول کرده که چی ... ؟
مـــــــــــن حق یه کوچولو شیطونی ندارم ! حالا اینا بماند / درست نیست مـــــــــــن مسائل خونرو بهت بگم : ولی پول نداره وا3 مــــــــــن یه اوشکولات کیندر بخره !
همش تربچه میده دستم ، میگه اول باهاشون فوتبال یا هاکی روی یخ بازی کن بعد جای تنقلات بخورشون !
اینکه خوبه ! شبا همش آقا تیمورو عفّت خانومو پیش خودش می خوابونه براشون قصه ی شرک زنگوله به پای شنل قرمزیو میگه ! تازشم وقتی مــــــــــن میرم لای در به قصه هاش مثه این بچه بخبختا می گوشم ، تیمورو میفرسه دنبالم که گازم بگیره !
اینم بماند ! مــــــــــن به عنوان یه طفل بی کسه شیرخواره تو اون خونه یه اتاق خواب ندارم ! گوشه ی اتاق یه کارتن LED گذاشته ، میگه اونجا لالا کنم ! نه راه پس دارم نه راه پیش !
مـــــــــــــن دیگه میام اینجا با خودت می حرفمو واست شعر میزارم ! دیگه هم کاری به کارش ندارم ! باباهم باباهای قدیم !
( حالا آجی خودمونیم،مـــــــــــن که می دونم از پیشش نمیرم ، حالا بهش نگو،هم اینکه ذوق مرگ میشه ! هم از زیر بار مسئولیت بچه داری شونه خالی می کنه ! )
ببینم بابایی => ARA$H <= ..!! وا3 چی به حرفای در گوشی مـــــــــــــنو آجی شیدااااااا گوشیدی ، هان ؟
مـــــــــــــن که گفتم،در صورتی بچت می مونم که :
1_ تیمورو عفّتو از خونه بیرون کنی ! اینا پس فردا بزرگتر بشن ، همرو می کشنا !
Attent!on :
آجی : آقا تیمورو عفّت خانوم ، همون دوتایین که عکس پروفایلشن ! همین 2تا زندگی وا3 مـــــــــــــــن نذاشتن !
2_ هرچی مـــــــــــــن می خوام باید بگی : چشم به دیده ی منّت !
3_ همه جور لوازم آسایشی که یه بابا وا3 بچش مهیّا می کنه ، وا3 مــــــــــن باید جور کنی ! ( حالا اگه پول نداری ، نمی خوام این 1 دونه رو ! :x )
4_ جلوی هیچگونه از شیطونیای مـــــــــــــن نباید گرفته بشه !
5_ با مـــــــــــــن باید بسازی حتّی اگه مــــــــــــن باهات نساختم !
6_ از علیمردان خان بزرگ یا اژدر پهلوون کسی بهم کمتر نباید نگه !
خب دیگه ! مــــــــــــــن فقط در صورتی که اینارو بقبولی : به پدرخوندگی قبولت می کنم ! و به آغوش گرمت بر می گردم !
آجی بهش بگو انقدر اذیتم نکنه ! مـــــــــــــــن آزارم به مورچه هم نمی رسه !
خب بابایی => ARA$H <= ! فعلا" باهات کاری ندارم تا ببینم شیوه ی تربیتت در مورد مــــــــــــن رو به مسالمت میره یا نه ؟
آجی می بینی یه بچه ی 18 ساله ! این روزا چقدر مشکل داره ؟ ;)
بابایی ! خسته شدم ، مرغ پربسته شدم !
زیر مشتو لگدات ، له شدم ، علیل شدم !
بابایی ! مـــــــــنو نزن ، دست رو تنم بلند نکن !
وا3 ترسوندنه مـــــــــن ، ریش سیبیل بلند نکن !
بابایی ! دلم گرفت ، تو دلم غصّه نشست !
از نگاه پر غضب ، دل مــــــــــــن یواش شکست !
بابایی خون مـــــــــــنو ، از تو شیشه سر کشید
وقتی گفتم : بابا جوووووون ! وا3 مـــــــــــن چاقو کشید !
تا تو باشی به مــــــــــــن نگی شیطون ! :arrow:
از این شعرا برات می گم ، اونوقت مردم فکر می کنم همش منـــــــــو کتک می زنی !
خب دیگه برم ! امید که بابایی => ARA$H <= باهام مهربون شه !
می خندییییییم !
جدی جدی : فعلا" تا بعدا" ... !
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
قابل توجه سر کار خانم شیدا گرامیم
با دروود بر ناظرین و هیئت محترم دادگاه خانواده ، ریاست محترم سرکار خانم شیدا و سایر دوستان گرام اینجانب پدری مجرد هستم که در عنفوان جوانی اسیر ویروس جدایی ره قرنطینه تنهایی بردم تا مرضم سرایت نکند...در این وانفسا به شیوه دیگری از زندگی خو کردم...روزی در خلوت خود خطوط نت های نا مفهوم زندگیم را گوش می دادم که صدایی از دور بگوشم رسید...آری پرنده کوچکی روی لانه ای که بر مهتابی بیرون خانه ام از قبل وجود داشت..نغمه می خواند...خوب که به او خیره شدم...طوطی رنگارنگی دیدم به غایت زیبایی که هر گونه صدایی را تقلید می کرد من هم او را به خانه آوردم تا از سرما در امان باشد و بماند که چند نوک از منقار تیزش نوش کردم...چشمتان روز بد نبیند هنوز وارد نشده بود که لامپ های حال، پذیرایی، آشپزخانه را با فقط یک جیغ کوچک ، ترکاند...گوشمم را خود تجسم کنید که چه کشید! با هزار خواهش و قربان صدقه شروع کردم زبان انسانی را به او آموختن...شکر که باهوش بود و خیلی زود فرا می گرفت...تا اینکه پیشم آمد و با لهجه طوطی وارش گفت : باید به من کامپیوتر یاد دهی...و گفت اگر یاد ندهی خودت بهتر می دانی...همین اخطارش که می دانستم چه عواقبی دارد کافی بود که باعث شد هفت شبانه روز به او درس کامپیوتریاد دهم و با هوش سرشارش همه را آموخت و از من بهتر کلید کیبورد را بابت نوشتن شعر و مطالب مختلف ، تایپ می کرد...این شعر ها را هم خودش سروده و من هیچ کمکی به او نکردم...در ضمن عاشق کامران هومن هم شده...آهنگشان را که در ماهواره می بیند آنقدر ذوق می کند که گاهی فکر می کنم دور از جانش سکته کرده و کمی آب قند به او می دهم....چند روزی است که باپنجه هایش مداد رنگی بچگیم را بر داشته و تمام درو دیوار و همه جا را نقاشی می کند...و به من می گوید دارم عکس تو را می کشم...گفته بودم بلا نسبت گور خر می کشید....این هم عوض دست درد نکنه من بود ، حالا همه این ها بکنار عاشق شیدا خانم هم شده...و اگر دقیقه ای کامپیوتر را روشن نکنم ....با جیغ دیوار صوتی خراب کنش ، کل همسایه ها را به خیابان می ریزد...شبی که از من می خواست برایش چلوکباب بگیرم یادمه ساعت دو نصفه شب بود ، و داشت فیلم صمد آرتیست می شود را می دید ، تا گفتم غلیظم (از کلمه عزیزم و گلم ، خیلی منزجر می شود به هوش باشید)الان همه جا بسته ، شروع کرد به درآوردن صدای آژیر حمله موشکی و 53نفر زن و بچه را از خانه فراری داد و به پناه گاه برد....الان هم یاد گرفته کامپیوتر را روشن می کند و یک راست پیش خانم شیدای عزیز می رود و با عشقش خلوت می کند و پشت سرمن هر حرفی را می زند که بخدا دروغ است...و نمی داند که عفت و تیمور چقدر دوستش دارند و من فقط اورا دوست دارم...هر چه هم به او می گویم باور نمی کند و مرا تهدید کرده که اگر عکس پروفایلم که عکس دوتا توله یوز پلنگ ایرانی اصیل هست و اسم آن دو توله مادر مرده را هم عفت و تیمور گذاشته، عوض نکنم و آنها را بیرون نیندازم...دوباره آژیر خطر سر بکشد...حالا از هیئت عالی دادگاه و ریاست محترم دادگاه می خواهم علی الخصوص سرکار خانم شیدا، که شما به او بگویید که هرچه بخواهد برایش خواهم خرید و هر کاری که بگوید انجام خواهم داد...فقط آژیر نکشد...با سپاس از حضارمحترم از تحملی که کردند...بدروود
آرش بهروزی- کاربر نیمه فعال انجمن
- تعداد پستها : 58
امتیاز : 163725
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 29
Join date : 2009-12-19
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
بالاخره این پرستو بود یا طوطی اول تکلیف مارو روشن کنید ببینیم کدومو باید بیشتر دوست داشته باشیم همونکارو بکنمی طوطیک نازنین )از عزیزم بدت میاد دیگه!!!)
این بنده خدا آرش ما رو اینجوری عذاب الهی نده سر پلب صرات گیرت میاره پرتت میکنه پائینها .ازما گفتن ولی وقتی نصفه شب برات چلوکبابی میخره که دل من بیچاره واسش لک زده (داشتی میخوردی هربار بیاد من بااشتهای بسیار زیبا بخور من عاشقشم آخه!).... خلاصه حالا که آرش جان ما اینهمه بهت کرژدیت نیدعه یعنی هواتو داره هرچی میخوای برات میخره آزیر خطر کشیدنت دیگه آخه چیه قرونت برم جاازاین امنت تر بابا ازاین باحال تر گیر نمیاریاااآآآآآآ
ازما برای دومین بار گفتن
یواشکی یه چیزی درگوشت میگم به کسی نگو من خونه قبلیمون اتاق بچه هامو از کارتونای والت دیسنی کشیدم روی اسنه هالم رو یه خانمی که از گل درمیود وباد موهاشو افشون کرده بود راهروم رو درخت وابر وپرنده وخلاصه خونه رو کردم گالری نقاشی فرزانه شیدا خواستی بکشی خوشکلش رو بکش چون وقتی ازاون خونه فروخته شد بچه های صاحبخونه حاضر نشدن کارتون والت دیسنی رو از دست بده بابای خونه حاضر نشد اون خانومه درباد رو از دست بده مامانه حاضر نشد باغ داخل راهرو رو. از دست بده این شد که گالری فرزانه شیدا تا اخرین بار که خبر داشتم بر جا بوداما اومدیم این خونه شوهرجان همه جا رو به سلیقهی من کرم رنگد من پشت پرده نقشه ها داشتم اما قلم ورنگها وهرچی داشتم نداشتمو خونه قبلی کی چه وقت ریخت دور وگفت نمیدونم کجاس نزار این بلا رو بابا آرش سرت بیاره بعد که من دوباره همشو خریدم دوید رفت برای من تابلو پایه خرید گفت قربونت برم اینجا بکش روی بوم نقاشی, خانومم!!!
عیبه که آدم دیوارو خط خطی کنه اینو باید به بچهات یاد بدی نه اینکه خودت هم همه جارو رنگارنگ کنی اینجوریاست که مانع پیشرفت میشن ومن باید بنالم بخدا من پرازاستعداد بودم اما امکانات نبود .
به بابا بگو برات اینو بخره بلکن هردوتون از شرهم دراین اختلاف نجات پیدا کنید حکم صاده از دادگاه توسط قاضی شیدا بدین رای است جناب آقای آرش محکوم به خرید پایه مخصوص نقاشی بوم ورنگهای مخصوص به آن است تا هرچه میخواهد بلانسبت شما گورخر بیاد شما بکشد
ارش محکوم به یک دقیقه سکوت است برای دلهائی که ترکاند واز خانه دربدر کرد منهم بعنوان قاضی هردوتاتون رو میخشم که وقتمو گرفتید جریمه صدبار بنویس
زیبائی زندگی در زیبا دیدن است: از فرزانه شیدا
فردا خوشکل نوشته باشی ستاره براتون زیر دفتراتون میزنم ننوشته باشی جریمه سنگین تر میشه
برید بخوابید دیروقته منم براتون لالائی میخونم طویی عزیز شیدا هم خیلی دوستت داره مرسی بابت محبتت.شاد باشی وهمیشه خندان ولی کمتر شیطونی کن صبر کن یه روز باهم شیطونی کنیم اوکی؟؟
این بنده خدا آرش ما رو اینجوری عذاب الهی نده سر پلب صرات گیرت میاره پرتت میکنه پائینها .ازما گفتن ولی وقتی نصفه شب برات چلوکبابی میخره که دل من بیچاره واسش لک زده (داشتی میخوردی هربار بیاد من بااشتهای بسیار زیبا بخور من عاشقشم آخه!).... خلاصه حالا که آرش جان ما اینهمه بهت کرژدیت نیدعه یعنی هواتو داره هرچی میخوای برات میخره آزیر خطر کشیدنت دیگه آخه چیه قرونت برم جاازاین امنت تر بابا ازاین باحال تر گیر نمیاریاااآآآآآآ
ازما برای دومین بار گفتن
یواشکی یه چیزی درگوشت میگم به کسی نگو من خونه قبلیمون اتاق بچه هامو از کارتونای والت دیسنی کشیدم روی اسنه هالم رو یه خانمی که از گل درمیود وباد موهاشو افشون کرده بود راهروم رو درخت وابر وپرنده وخلاصه خونه رو کردم گالری نقاشی فرزانه شیدا خواستی بکشی خوشکلش رو بکش چون وقتی ازاون خونه فروخته شد بچه های صاحبخونه حاضر نشدن کارتون والت دیسنی رو از دست بده بابای خونه حاضر نشد اون خانومه درباد رو از دست بده مامانه حاضر نشد باغ داخل راهرو رو. از دست بده این شد که گالری فرزانه شیدا تا اخرین بار که خبر داشتم بر جا بوداما اومدیم این خونه شوهرجان همه جا رو به سلیقهی من کرم رنگد من پشت پرده نقشه ها داشتم اما قلم ورنگها وهرچی داشتم نداشتمو خونه قبلی کی چه وقت ریخت دور وگفت نمیدونم کجاس نزار این بلا رو بابا آرش سرت بیاره بعد که من دوباره همشو خریدم دوید رفت برای من تابلو پایه خرید گفت قربونت برم اینجا بکش روی بوم نقاشی, خانومم!!!
عیبه که آدم دیوارو خط خطی کنه اینو باید به بچهات یاد بدی نه اینکه خودت هم همه جارو رنگارنگ کنی اینجوریاست که مانع پیشرفت میشن ومن باید بنالم بخدا من پرازاستعداد بودم اما امکانات نبود .
به بابا بگو برات اینو بخره بلکن هردوتون از شرهم دراین اختلاف نجات پیدا کنید حکم صاده از دادگاه توسط قاضی شیدا بدین رای است جناب آقای آرش محکوم به خرید پایه مخصوص نقاشی بوم ورنگهای مخصوص به آن است تا هرچه میخواهد بلانسبت شما گورخر بیاد شما بکشد
ارش محکوم به یک دقیقه سکوت است برای دلهائی که ترکاند واز خانه دربدر کرد منهم بعنوان قاضی هردوتاتون رو میخشم که وقتمو گرفتید جریمه صدبار بنویس
زیبائی زندگی در زیبا دیدن است: از فرزانه شیدا
فردا خوشکل نوشته باشی ستاره براتون زیر دفتراتون میزنم ننوشته باشی جریمه سنگین تر میشه
برید بخوابید دیروقته منم براتون لالائی میخونم طویی عزیز شیدا هم خیلی دوستت داره مرسی بابت محبتت.شاد باشی وهمیشه خندان ولی کمتر شیطونی کن صبر کن یه روز باهم شیطونی کنیم اوکی؟؟
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
غلط دیکته هامو بزارید روی حساب قبلیم یا اخرش میرم زندان یا خودتون منو میبخشید براش شبانه روز دعا میکنم که شماهم ازسر تقصیراتم بگذرید نمیدونم چرا این ویرایش نداره که بتونم درسش کنم .خب کاری نداره که شما درست بخونید اوکی ؟همه ی کارای سخت سختم بمن ندید من گنا دارم بخدا ,من دستم مو برداشته بابا.هق هق
شاد باشید ومانا قهوه ام سرد شد
شاد باشید ومانا قهوه ام سرد شد
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
هی می خوام زبون به دهن بگیرم ... نمیزاره !
به خدااااااا انقدر از شدت خنده دارم به خودم می پیچم که بیاو ببین !
وااااااای ! خدایی خیلی باحال بودم ... تا عرش رفتمو برگشتم !
ولی اینا باعث نمیشه از حرفات چشم پوشی کنما !
یه چیزی بگم بدونی کلی ذوق مرگ شی ! :arrow: خدا وکیلی تقلید صدام توووووووپه ! همچین ادای برادر انصاریان ( می شناسیش که ؟ ;) ) در میارم تو کفش می مونی !
صدای اون طوطیه که تو تبلیغ قدیمیه برنج تبرک بود که دیگه خوراکمه !
هر صدایی که بگی از هنجرم در میارم ! کافیه یه بار صدای طرفو بگوشم !
یعنی تــــــــــــــــو به مـــــــــــــــن روشنو خاموش کردنه کامففففیوترو یاد دادی ؟
خوبه والا !
یعنی مـــــــــــن ندید بدیدم ، تازه کامفففففیوتر دیدم ؟
حالا ببین ! 1 هفته که پست نذاشتم ... حسرته یک لحظه نگام ، دلتنگ میشی بدجور برام / اون روزا دور نیست بابایی / حتی به خوابت نمیام !
بدو یه دونه از اون ستاره هایی رو که بهت دادم بده مـــــــــــن !
حالا واست دارم بابایی => ARA$H <= .. !!
:arrow:
اون 2 تا بیریختت که همین کارارم نبلدن !
وویی !
*" Kamran & HOOman "*
عکسه پروفایلو داشتی خداااااایی ؟
خداااااااا !
مــــــــــــن رفتم تا 3شنبه ی هفته ی بعد !
آجی جوووووووون : خراب مرامتم / فقط خودت نه کسه دیگه/ دلت بسوزه ای کسه دیگه !
کاری باری ؟
فعلا" تا بعدا" ... !
BY :
*" KaHOOp "*
به خدااااااا انقدر از شدت خنده دارم به خودم می پیچم که بیاو ببین !
وااااااای ! خدایی خیلی باحال بودم ... تا عرش رفتمو برگشتم !
ولی اینا باعث نمیشه از حرفات چشم پوشی کنما !
یه چیزی بگم بدونی کلی ذوق مرگ شی ! :arrow: خدا وکیلی تقلید صدام توووووووپه ! همچین ادای برادر انصاریان ( می شناسیش که ؟ ;) ) در میارم تو کفش می مونی !
صدای اون طوطیه که تو تبلیغ قدیمیه برنج تبرک بود که دیگه خوراکمه !
هر صدایی که بگی از هنجرم در میارم ! کافیه یه بار صدای طرفو بگوشم !
یعنی تــــــــــــــــو به مـــــــــــــــن روشنو خاموش کردنه کامففففیوترو یاد دادی ؟
خوبه والا !
یعنی مـــــــــــن ندید بدیدم ، تازه کامفففففیوتر دیدم ؟
حالا ببین ! 1 هفته که پست نذاشتم ... حسرته یک لحظه نگام ، دلتنگ میشی بدجور برام / اون روزا دور نیست بابایی / حتی به خوابت نمیام !
بدو یه دونه از اون ستاره هایی رو که بهت دادم بده مـــــــــــن !
حالا واست دارم بابایی => ARA$H <= .. !!
:arrow:
اون 2 تا بیریختت که همین کارارم نبلدن !
وویی !
*" Kamran & HOOman "*
عکسه پروفایلو داشتی خداااااایی ؟
خداااااااا !
مــــــــــــن رفتم تا 3شنبه ی هفته ی بعد !
آجی جوووووووون : خراب مرامتم / فقط خودت نه کسه دیگه/ دلت بسوزه ای کسه دیگه !
کاری باری ؟
فعلا" تا بعدا" ... !
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
طوطی عزیز یه خاطره برات در بخش خاطرات شیرین آقای سعید دمطوری . نوشتم بخون
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
راستی شعر بابائیت خیلی بانک وقشنگ بودا هی یادم رفت اینو برات بنویسم وموندم این پست های ما چی میشه یکی میاد پاک میکنه وباید یه ترتیبی واسه این جریان بدم احتمالا دشمنان« آنتی شیدا» شورشیان ضد شیدا منو باش خیال میکردم هرچی توی دنیا داشتهباشم یه چیز رو ندارم اونم دوشمنه الان معلومم شد این رقمیشم داری داداش کوچولوی پرستو طوطی من که نمیدونم بزاریمش روهم چه عجایبی میشه اما شعرات ونوشته هات همش جدی وطنز زیباست شاد باشی وبابا ارش مارو هواشو داشته باش چون معلومه خیلی نسبتا بسیار زیاد دوستت داره نصفشم دوستش داشتهباشی خیلی دوسش داری
موفق وشاد باشید
هر وقت میب ینمت این توی ذهنم میادد
موفق وشاد باشید
هر وقت میب ینمت این توی ذهنم میادد
بابای طوطی
دروود شیدای نازنین
امید که دستتان بهتر شده باشد ودیگر مویی بر ندارد! که هر چه هست تقصیر این موی نگار است...یا موی پریشان...یا زلف شکن...یا گیسوی مشکین...
در مورد نوشته ای که قراربود تقدیم کنم ،راستش می خواستم در مورد کبوتر آزادی برایتان بنویسم نمی دانم چرا سراغ زرتشت رفتم؟ یعنی کبوتر مرا یاد نماد زمینی اهورا مزدا انداخت و مسیرم را عوض کرد...البته این طوطی زلزله هم نقش داشت...کافیست یک جیغ بکشد تا مسیر دریاییتان از شمال اقیانوس آرام به جنوب غربی نصف النهارچلو کباب تغییر کند.
مجبور شدم منقارش را چند روزی با چسب برق ببندم تا حداقل همسایه ها خواب راحتی داشته باشند...اما نمی دانید چطور نگاهم می کند انقدر معصوم و مظلوم شده ...سرش را پایین انداخته و با گوشه چشم با حالتی نومیدانه نگاه می کند که جگر مرغ و سنگدانه کباب شده اش چه می چسبد اما من گول این ظاهر را نمی خورم حداقل 6روز باید اینگونه باشد! ..نه نه سنگدل نیستم دکترش گفته بخاطر جیغ هایی که از دیدن کنسرت کامران هومن کشیده ، 8 دسی بل از فرکانس تار های صوتیش پاره شده و حتما می بایست چند روزی منقارش بسته باشد ، پس اگر دیدید کم پیدا شده تعجب نکنید ... راستی از نوشته ام می گفتم ، الان حدود 12 خطش آماده است و بزودی بقیه را تمام خواهم کرد و برگ سبز که نه( چون همه به سبز حساسیت پیدا کرده اند) برگ سرخه ! تحفه درویش را ارسال خواهم کرد، و اینکه شما قرار بود عکس نقاشیتان را در سایت قرار دهید تا همه از آن لذت ببریم ، چه شد؟ نکند خدای نکرده آن سیلاب تابستانه باز هم در فصل زمستان ،شیطنتی کرده !؟ چون من که شخصا ...( نکن اِ اِ اِ...چیکار می کنی؟...منقارت را چرا درگوشم می کنی؟...ببخشید شیدا جان ...فکر کنم طوطی می خواهد چیزی بگوید...بگذارید چند لحظه منقارش را باز کنم...آهان...خوب شد...این م از ..این... بگو ببینم با شیدا جون کار داری؟ آره؟ بگو من تایپ می کنم...طوطیم می گوید:ااااججججییی شیداجونم ..مننننن خوبم!!1 ..تو خوبی؟ ...این بابایی خیلی خوبه (بلاش! ) ...همش منو گردش می بره ( یه بابا دارم شاه نداره )... برام کوشولات می خره (صورتی داره ماه نداره )...الهی دورش بگردم ...دردو بلاش بخوره تو سره میرزا آقا خان نوری!! ... خیلی خوب بسه بسه..دیگه نمی خواد بگی .. مگمن نگفتم از من تعریف نکن...خوب نیست آدم ... ببخشید طوطی از پدرش انقدر تمجید کند ...مردم چه می گویند اخر...آِی بابا... بینم تو این میرزا آقا خان و دیگه از کجا میشناسی !؟ بخدا شیدا جان دارم شاخ در می ارم از کارایه این بلا سوخته ...آها می گفتم از نقاشی...که من شخصا خیلی نقاشی رو دوست دارم و چه بهتر که اثری از شما باشد که می دانم همانند اشعار زیبایتان ، دیدنیست. ...در این جا فرصتی هم پیش آمد تا از شعر بسیار زیبا و دوست داشتنی
" قلبم ایران" که برایمان به ارمغان آوردید ، سپاس گزاری کنم...واقعا کار محشری از شما خواندم و با اینکه در ایرانم از حسی که در شعرتان موج می زد ، دلم برای ایران خیلی تنگ شد ....باز هم از مهر سرشارتان تشکر می کنم ....طوطی زلزله هم با منقار بسته اش سرش را تکان می دهد و حرفه مرا تایید می کند...ببخشید سرتان را درد آوردم ..تا گاه دیگر بدروود
امید که دستتان بهتر شده باشد ودیگر مویی بر ندارد! که هر چه هست تقصیر این موی نگار است...یا موی پریشان...یا زلف شکن...یا گیسوی مشکین...
در مورد نوشته ای که قراربود تقدیم کنم ،راستش می خواستم در مورد کبوتر آزادی برایتان بنویسم نمی دانم چرا سراغ زرتشت رفتم؟ یعنی کبوتر مرا یاد نماد زمینی اهورا مزدا انداخت و مسیرم را عوض کرد...البته این طوطی زلزله هم نقش داشت...کافیست یک جیغ بکشد تا مسیر دریاییتان از شمال اقیانوس آرام به جنوب غربی نصف النهارچلو کباب تغییر کند.
مجبور شدم منقارش را چند روزی با چسب برق ببندم تا حداقل همسایه ها خواب راحتی داشته باشند...اما نمی دانید چطور نگاهم می کند انقدر معصوم و مظلوم شده ...سرش را پایین انداخته و با گوشه چشم با حالتی نومیدانه نگاه می کند که جگر مرغ و سنگدانه کباب شده اش چه می چسبد اما من گول این ظاهر را نمی خورم حداقل 6روز باید اینگونه باشد! ..نه نه سنگدل نیستم دکترش گفته بخاطر جیغ هایی که از دیدن کنسرت کامران هومن کشیده ، 8 دسی بل از فرکانس تار های صوتیش پاره شده و حتما می بایست چند روزی منقارش بسته باشد ، پس اگر دیدید کم پیدا شده تعجب نکنید ... راستی از نوشته ام می گفتم ، الان حدود 12 خطش آماده است و بزودی بقیه را تمام خواهم کرد و برگ سبز که نه( چون همه به سبز حساسیت پیدا کرده اند) برگ سرخه ! تحفه درویش را ارسال خواهم کرد، و اینکه شما قرار بود عکس نقاشیتان را در سایت قرار دهید تا همه از آن لذت ببریم ، چه شد؟ نکند خدای نکرده آن سیلاب تابستانه باز هم در فصل زمستان ،شیطنتی کرده !؟ چون من که شخصا ...( نکن اِ اِ اِ...چیکار می کنی؟...منقارت را چرا درگوشم می کنی؟...ببخشید شیدا جان ...فکر کنم طوطی می خواهد چیزی بگوید...بگذارید چند لحظه منقارش را باز کنم...آهان...خوب شد...این م از ..این... بگو ببینم با شیدا جون کار داری؟ آره؟ بگو من تایپ می کنم...طوطیم می گوید:ااااججججییی شیداجونم ..مننننن خوبم!!1 ..تو خوبی؟ ...این بابایی خیلی خوبه (بلاش! ) ...همش منو گردش می بره ( یه بابا دارم شاه نداره )... برام کوشولات می خره (صورتی داره ماه نداره )...الهی دورش بگردم ...دردو بلاش بخوره تو سره میرزا آقا خان نوری!! ... خیلی خوب بسه بسه..دیگه نمی خواد بگی .. مگمن نگفتم از من تعریف نکن...خوب نیست آدم ... ببخشید طوطی از پدرش انقدر تمجید کند ...مردم چه می گویند اخر...آِی بابا... بینم تو این میرزا آقا خان و دیگه از کجا میشناسی !؟ بخدا شیدا جان دارم شاخ در می ارم از کارایه این بلا سوخته ...آها می گفتم از نقاشی...که من شخصا خیلی نقاشی رو دوست دارم و چه بهتر که اثری از شما باشد که می دانم همانند اشعار زیبایتان ، دیدنیست. ...در این جا فرصتی هم پیش آمد تا از شعر بسیار زیبا و دوست داشتنی
" قلبم ایران" که برایمان به ارمغان آوردید ، سپاس گزاری کنم...واقعا کار محشری از شما خواندم و با اینکه در ایرانم از حسی که در شعرتان موج می زد ، دلم برای ایران خیلی تنگ شد ....باز هم از مهر سرشارتان تشکر می کنم ....طوطی زلزله هم با منقار بسته اش سرش را تکان می دهد و حرفه مرا تایید می کند...ببخشید سرتان را درد آوردم ..تا گاه دیگر بدروود
آرش بهروزی- کاربر نیمه فعال انجمن
- تعداد پستها : 58
امتیاز : 163725
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 29
Join date : 2009-12-19
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
kahoop_pooman-ph!_para$2!دوست عزيز
شعرتون واقعا" زيبا بود موفق باشيد
شعرتون واقعا" زيبا بود موفق باشيد
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
ای داد بیداد هیچ میدونی دوسه تا ازمصرعهای شعرت درست عین مصرعهای منه کلی تعجب کردم
اژدر طوطی بچه ی بابای طوطی ! علی مردان خان بزرگ ! یل یلان !
سلااااااام شطورین ؟
مـــــــــن خوبم / بابایی => ARA$H <= خوبی ؟
آجی شیدا جونم / تو چی ؟ حالت خوبوئه ؟ ;)
دستت بهترید آجی ؟
خاکه عالم تو این بیل مـــــــــــن ! قدیم ندیما سست عنصر نبودم ، می گفتم یه کاری نمی کنم ، به خدا اگه از رو حرفم تا موعد مقرر دست می کشیدم !
نمی دونم چرااااااا & چگووووووونه دامن غیرتم لکه دار شد !
ولی دیدم اگه نیامو از خودم دفاع نکنم ، الکی پای چوبه ی داره بابایی => ARA$H <= باید جووووووون بدم !
می بینی ! تـــــــــــــو نوکمو بستی ... ولی مـــــــــــــن همه جوره حرفمو می زنم !
یو ها ها ها ها ها ! :?:
آجی می بینی : هرجا که اسم منـــــــــــــو آورده اسمایل اینو : گذاشته ! فکر کنم رفته دخیلم بسته که مـــــــــــــن جدی جدی 6 روز نیام !
آجی : میگن دستای پاکش مهمونه دستای دیگس / میگن باباییه مــــــــــنه ، اما دلش جای دیگس !
اولا" مـــــــــــــــن اگه می تونستم برم پیش عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقام که الآن اینجا نبودم !
داشتم کیف دنیارو می کردم / از دست تــــــــــــــو و کتکاتو دعواهاتم در امان بودم ! :arrow:
تازشم تــــــــــــــو هم از دست مـــــــــــــن راحت بودی !
دوما" : مـــــــــــــن اگه کنسرت
*" Kamran & HOOman "* برم جیغ نمی کشم ، غش می کنم ! از ذوقو شوق سکته می کنم ! وویی ! خدااااااایا ! برس به داد دل مــــــــــــــــن !
آجی با احساساته آدم بازی می کنه !
ببینم حالا مــــــــــن این ریختیم :
آخه : مـــــــــــــن نباشم کی برات قصه میگه تا بخوابی ، کی میاد سراغ رویات تو شبای مهتابی ، کی بیداره تا تـــــــــــــو خوابت ببره ، کی قایم میشه توی ابرا که راحت بتابی ، هان ؟
خب درسته ! 1کوچولو جیغ جیغ می کنم ... ولی این همه برات شعرای
*" Kamran & HOOman "* می خونم ... مــــــــــن که جیک جیک می کنم برات ... بذارم برم ؟ ;)
اصلا" تـــــــــــــو همون دوتا موجوده بیریخته جزّه جیگر زده / باید بچت باشن !
انقدر هم این تیکه مــــــــــــن ( blu$h ! ) رو مسخره نکن !
میام انگشتا & زبونتو جیزّشون می کنما ! یو ها ها ها ها ها ! :?:
مـــــــــــن نباشم کی میاد ناز نگاتو می خره ، کی میاد دنبال تـــــــــــــو / تــــــــــــــو رو تا خورشید ببره ، ببینم اصلا" کی میگه حقّا همیشه با تــــــــــــوئه ؟ وا3ی خاطر تــــــــــــو جون میده پشت پنجره ؟
اینم پنجره : [ ] !
اه ! گفتم باباییم میشی / تاج سرم میشی / سایه ی سرم میشی / نمی دونستم می خوای دهنه یه ذره بچه رو ببندی !
تبعیض جنسیتی و نژادیه دیگه ! راستی با کلمه ی زرتشتت خیلی حالیدم ! / فروهره پشت کتای
*" Kamran & HOOman "* وویی ! قند تو دلم آب شد ! :x
مـــــــــــــن فعلا" برم ... ولی بابایی => ARA$H <= خودت میری زیر سوالا ... انقدر پشت سر مـــــــــــــن نحرف !
بچه به این خوبی !
کارم بارم / کارت بارت ؟ کارش بارش ؟ کارمون بارمون ؟ کارتون بارتون ؟ کارشون بارشون ؟
در کل : کاری باری ؟
آجی بازم فقط وا3 خوده خودت :
بازم دلت بسوزه اون یکی !
پس : فعلا" تا بعدا" ... !
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
مـــــــــن خوبم / بابایی => ARA$H <= خوبی ؟
آجی شیدا جونم / تو چی ؟ حالت خوبوئه ؟ ;)
دستت بهترید آجی ؟
خاکه عالم تو این بیل مـــــــــــن ! قدیم ندیما سست عنصر نبودم ، می گفتم یه کاری نمی کنم ، به خدا اگه از رو حرفم تا موعد مقرر دست می کشیدم !
نمی دونم چرااااااا & چگووووووونه دامن غیرتم لکه دار شد !
ولی دیدم اگه نیامو از خودم دفاع نکنم ، الکی پای چوبه ی داره بابایی => ARA$H <= باید جووووووون بدم !
می بینی ! تـــــــــــــو نوکمو بستی ... ولی مـــــــــــــن همه جوره حرفمو می زنم !
یو ها ها ها ها ها ! :?:
آجی می بینی : هرجا که اسم منـــــــــــــو آورده اسمایل اینو : گذاشته ! فکر کنم رفته دخیلم بسته که مـــــــــــــن جدی جدی 6 روز نیام !
آجی : میگن دستای پاکش مهمونه دستای دیگس / میگن باباییه مــــــــــنه ، اما دلش جای دیگس !
اولا" مـــــــــــــــن اگه می تونستم برم پیش عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقام که الآن اینجا نبودم !
داشتم کیف دنیارو می کردم / از دست تــــــــــــــو و کتکاتو دعواهاتم در امان بودم ! :arrow:
تازشم تــــــــــــــو هم از دست مـــــــــــــن راحت بودی !
دوما" : مـــــــــــــن اگه کنسرت
*" Kamran & HOOman "* برم جیغ نمی کشم ، غش می کنم ! از ذوقو شوق سکته می کنم ! وویی ! خدااااااایا ! برس به داد دل مــــــــــــــــن !
آجی با احساساته آدم بازی می کنه !
ببینم حالا مــــــــــن این ریختیم :
آخه : مـــــــــــــن نباشم کی برات قصه میگه تا بخوابی ، کی میاد سراغ رویات تو شبای مهتابی ، کی بیداره تا تـــــــــــــو خوابت ببره ، کی قایم میشه توی ابرا که راحت بتابی ، هان ؟
خب درسته ! 1کوچولو جیغ جیغ می کنم ... ولی این همه برات شعرای
*" Kamran & HOOman "* می خونم ... مــــــــــن که جیک جیک می کنم برات ... بذارم برم ؟ ;)
اصلا" تـــــــــــــو همون دوتا موجوده بیریخته جزّه جیگر زده / باید بچت باشن !
انقدر هم این تیکه مــــــــــــن ( blu$h ! ) رو مسخره نکن !
میام انگشتا & زبونتو جیزّشون می کنما ! یو ها ها ها ها ها ! :?:
مـــــــــــن نباشم کی میاد ناز نگاتو می خره ، کی میاد دنبال تـــــــــــــو / تــــــــــــــو رو تا خورشید ببره ، ببینم اصلا" کی میگه حقّا همیشه با تــــــــــــوئه ؟ وا3ی خاطر تــــــــــــو جون میده پشت پنجره ؟
اینم پنجره : [ ] !
اه ! گفتم باباییم میشی / تاج سرم میشی / سایه ی سرم میشی / نمی دونستم می خوای دهنه یه ذره بچه رو ببندی !
تبعیض جنسیتی و نژادیه دیگه ! راستی با کلمه ی زرتشتت خیلی حالیدم ! / فروهره پشت کتای
*" Kamran & HOOman "* وویی ! قند تو دلم آب شد ! :x
مـــــــــــــن فعلا" برم ... ولی بابایی => ARA$H <= خودت میری زیر سوالا ... انقدر پشت سر مـــــــــــــن نحرف !
بچه به این خوبی !
کارم بارم / کارت بارت ؟ کارش بارش ؟ کارمون بارمون ؟ کارتون بارتون ؟ کارشون بارشون ؟
در کل : کاری باری ؟
آجی بازم فقط وا3 خوده خودت :
بازم دلت بسوزه اون یکی !
پس : فعلا" تا بعدا" ... !
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
oh,yeah,come on :
______________________________
______________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
______________________________
______________________________
& & & & & & & & & & & & & & & & & & & & & &
_____________________________________
_____________________________________
__________________________
__________________________
__________________________
__________________________
_________________
__________________________
__________________________
__________________________
__________________________
_____________________________________
_____________________________________
یگه هنره دیگه ! ولی این یکی به بابایی => ARA$H <= م نکشیده ! به خودم کشیدم !
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
______________________________
______________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
_________________________
______________________________
______________________________
& & & & & & & & & & & & & & & & & & & & & &
_____________________________________
_____________________________________
__________________________
__________________________
__________________________
__________________________
_________________
__________________________
__________________________
__________________________
__________________________
_____________________________________
_____________________________________
یگه هنره دیگه ! ولی این یکی به بابایی => ARA$H <= م نکشیده ! به خودم کشیدم !
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
طوطی جان انقدر قیافه ات برام آشناس که انگار صدساله میشناسمت اقای گلم امید شادیت رو دارم همیشه بخند وهمیشه شاد باش مثه پسرم دوستت دارم من یه پسر 23 ساله دارم یدختر 15 ساله اینه که خوب ترو درک میکنم وشادیت باعث شادیمه موفق باشی عزیزم
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
یه سایت خوب با عکسها ومطالب از کامران وهومن تقدیم به طوطی عزیزم
http://p30baz.persiangig.com/image/wallpaper/kamran-hooman2.jpg
http://p30baz.persiangig.com/image/wallpaper/kamran-hooman2.jpg
http://p30baz.persiangig.com/image/wallpaper/kamran-hooman2.jpg
http://p30baz.persiangig.com/image/wallpaper/kamran-hooman2.jpg
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
مرسي خانم شيداي عزيز ممنون از محبتتون منم همينطور دل به دل داره
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
شلاااااااام به آجی شیدا جوووووونم و بابایی => ARA$H <= .. !!
مــــــــــــــــــن خوبم / شماها که خوبین ؟
خب ! الهی شکر که خوبین !
آجی زودی بگم که زود باید برم :
آجی مگه منــــــــــــــــو دیدی که برات آشنا هستم ؟
نمی دونم شاید از طرز حرفیدنمو اینا می گی ! ;) منـــــــــــــو از این گنگیت درار / لفطا" ... !
تازشم آجی جووووووونم : دستت / خیلی / مرسی / ممنون ! که اون لینکو برام گذاشتی !
ا ! با بابایی => ARA$H <= نحرفیدم !
حالا دلت نشکنه بعدا" پیشه تــــــــــــــــــــو هم میام بابایی ! :arrow:
آجی بازم ازت ممنونم ! خب ! اینم یه ستاره وا3 آجی شیدا :
مظاوبش باش ! یه کوچولو شیطونی می کنه ! نه ! رو دیوارا دیگه عکسه خره گور نمی کشه !
در ضمن مـــــــــــــــــن هیچ وقتم به بابایی => ARA$H <= نگفتم که عکسای خره گور شبیه اونه !
همیشه شبیه فرشته ها کشیدمش ! ;)
آخه مگه فرشته هم رسمه شکستن بلده ؟ آدم می تونه بد باشه مگه بابایی => ARA$H <= هم بده ؟
ببین بابایی ، خودت بگو رو درو دیواره اتاقت چند تا عکسه فرشته برات کشیدم ؟ :x
آدم یه سوزن به خودش می زنه / یه دمپایی به سوسکه رو دیوار ! والا به خدا خواهر !
دروغگو ، مــــــــــــــــن اصلا" خره گور بلدم بکشم ؟
آجی به ... & ... هم سلام مـــــــــــــــنو برسون !
خب اسمه پسرتو دخترتو نمی دونستم دیگه ! نقطه چین گذاردیدیدیدم !
برم دیگه !
کاری باری ؟
شبتون مستدام / روهایای رنگیتان برقرار ! ;)
بله ! مام بلدیم ! رو نمی کنیم !
فعلا" تا بعدا" که دوباره بیام ... !!!
( مثلا" می خواستم کم بحرفم ! )
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
مــــــــــــــــــن خوبم / شماها که خوبین ؟
خب ! الهی شکر که خوبین !
آجی زودی بگم که زود باید برم :
آجی مگه منــــــــــــــــو دیدی که برات آشنا هستم ؟
نمی دونم شاید از طرز حرفیدنمو اینا می گی ! ;) منـــــــــــــو از این گنگیت درار / لفطا" ... !
تازشم آجی جووووووونم : دستت / خیلی / مرسی / ممنون ! که اون لینکو برام گذاشتی !
ا ! با بابایی => ARA$H <= نحرفیدم !
حالا دلت نشکنه بعدا" پیشه تــــــــــــــــــــو هم میام بابایی ! :arrow:
آجی بازم ازت ممنونم ! خب ! اینم یه ستاره وا3 آجی شیدا :
مظاوبش باش ! یه کوچولو شیطونی می کنه ! نه ! رو دیوارا دیگه عکسه خره گور نمی کشه !
در ضمن مـــــــــــــــــن هیچ وقتم به بابایی => ARA$H <= نگفتم که عکسای خره گور شبیه اونه !
همیشه شبیه فرشته ها کشیدمش ! ;)
آخه مگه فرشته هم رسمه شکستن بلده ؟ آدم می تونه بد باشه مگه بابایی => ARA$H <= هم بده ؟
ببین بابایی ، خودت بگو رو درو دیواره اتاقت چند تا عکسه فرشته برات کشیدم ؟ :x
آدم یه سوزن به خودش می زنه / یه دمپایی به سوسکه رو دیوار ! والا به خدا خواهر !
دروغگو ، مــــــــــــــــن اصلا" خره گور بلدم بکشم ؟
آجی به ... & ... هم سلام مـــــــــــــــنو برسون !
خب اسمه پسرتو دخترتو نمی دونستم دیگه ! نقطه چین گذاردیدیدیدم !
برم دیگه !
کاری باری ؟
شبتون مستدام / روهایای رنگیتان برقرار ! ;)
بله ! مام بلدیم ! رو نمی کنیم !
فعلا" تا بعدا" که دوباره بیام ... !!!
( مثلا" می خواستم کم بحرفم ! )
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
سلام طوطی جان هربار از نوشته هات انقدر میخندم که نگو وکلی باعث شادیم میشه اون سوسکه واسم یچه هام ونقطه چین میدونی چرا انقدر باهات احساس آشنائی وصمیمیت میکنم وحتی ندیده انگار دیدمت عین خودمی آخه منم از همون دوره بچگی تا حالا که عمری ازم گذشته همیشه شیطون بودم وهرگز هیچ کلمهوجمله وضرب المثلی رو اونطور که بود نمیگفتم بلکه طوری میگفتم که خودم دوست داشتم ضرب المثل یه سوزن بخودت بزن یه لنگه کفش به سوسکه رو دیوار من چنان بلند توی خونه خندیدم که بچه هام اومدن ببینن چی دیدم حالا بلیا تعریف کن این ضرب المثل یعنی چی آخه از جوک وضرب المثلای ایرانی سر درنمیارن چون بزرگ شده و متولد اینجان وهربار اشکم درمیاد که یکی برام جوک بگه واین دوتا بپرسن مامان یعنی چی_؟ حالا بیا حالیشون کن یعنی چی آخرم میگن چه بی مزه بود!!! اونوقت پاک میخوره تو ذوق نازنین زحمت کشیده ی منه گناهی بر تلاش بی نتیجه ی من
بابا آرشت یه مدل باتودردسر داره که خوب شیرینه من هم این مدلی با شهاب وآیدای خودم وهردو هم بهت سلام میرسونن
شاد باشی وموفق
بابا آرشت یه مدل باتودردسر داره که خوب شیرینه من هم این مدلی با شهاب وآیدای خودم وهردو هم بهت سلام میرسونن
شاد باشی وموفق
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد