توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

من طرف man_to_khoda الإثنين ديسمبر 21, 2009 2:50 pm

در اين تايپيك از ارتباط دلها با خدا بگيد......

من طرف فرزانه شیدا الإثنين ديسمبر 21, 2009 4:40 pm

توی خلوت تنهائیام تنها کسی که همیشه راه داره وبودنش باعث آرامشه همون خداست وبس.
چون لازم نیست زیاد بهش بگی چه حالی داری خودش میدونه اما بااینکه میدونه بازم میگه برام دعا کن چون میخواد صداتو بشنوه چون صدای بنده هاشو هم دوست داره
واین رو که ببینه هنوز صدائی هست دلی هست نگاهی هست که صداش کنه
وباهاش دردودل کنه وبعد جوابگوری احساسش میشه شاید زود شاید کمی دیر
اما همیشه وهمیشه جوابگوی دل آدم میشه
باید باور داشت که این میشه
تا دید که واقعا این میشه
خدای من خلوت تنهائی منو پر میکنه
زمانی که انسانهاش همدیگررو باهمه ی نزدیکی
خیلی وقتا تنها میزارن
شاد باشی ودرپناه خدا مانا
فرزانه شیدا

من طرف smattoori الثلاثاء ديسمبر 22, 2009 9:23 am

خدايا بودنت برايم كافي است
تا زمان را
درونت فرياد بزنم...
مهرگان

من طرف فرزانه شیدا الثلاثاء ديسمبر 22, 2009 6:15 pm

خدایا بنده ای در غم اسیرم
به نزدت بنده ای زارو حقیرم
ترا درسینه می یابم خدایا
هرآن وقتی سراغت را بگیرم
ولی یارب دل ویرانه ء ما
نباشد جایگاه تو برون آ
ترا ویرانه ها لایق نباشد
که در ویرانه ای گیری تو مأوا
ترا قصری طلا باشدئ سزاوار
سرای دل بود ویرانه ای خوار
ولی چون منتی بر من نهادی
بروی چشم من پایت تو بگذار
که دانم گر تو جائی پا گذاری
برویش آتش سوزان بباری
که پاکی گیرد و گردد منزه
تو از آلودگی در انزجاری
دل منهم به آتش آشنا شد
که از نا پاگی دنیا رها شد
دلم را اشک پاکی شستشو داد
که پاک از هر گناه و هر خطا شد
دلم را چون طهارت داده آتش
تو با عشق خودت دادی نجاتش
کنون با عشق تو قلب شکسته
جلا گیرد تمامی صفاتش
دل زاری که از صد غصه بشکست
به ناگه باتو و با عشق پیوست
کنون آه ای خدای مهربانم
دل از غیره توأم یکباره بُگسست
بروی تو در دل را گشودم
ولی در دل ترا پیدا نمودم
چو دیدم قلب من ویرانه جائیست
ترا بر این قدم رنجه ستودم
بناشد این عجب گر دل گزیدی
تو خود دل را به آتشها کشیدی
تو مأوای خودت را پاک کردی
چو نوری بعد آن بر دل دمیدی
تو خواهان همان سوزنده جانی
که میخواند ترا با مهربانی
هر آن قلبی که در عشق تو سوزد
ترا خوش آیدت آنجا بمانی
کنون گر لایقم دانی خدایا
به قلب خشته ء ما لطف فرما
مرو از قلب من هرگز خدایا
زویران کلبهء درویشی ما
تو خود دانی نیاز دردمندان
نیاز بی کسان و مستمندان
مشو زین دسته ء افسرده غافل
از این دلها خدایا رو مگردان
که اینان گر به آتشها بسوزند
به عرش تو کماکان چشم دوزند
ترا تنها علاج درد دانند
بنام تو چراغ دل فروزند
تو خود مإوای عشقی وامیدی
به قلب عاشقان نور سپیدی
مشو غافل ز درد وسوز انسان
چو خود شادی وغم را آفریدی

فرزانه شیدا
1362/11/7 جمعه
ارتباط من باخدا سالهاست به همین شکله
Neutral

من طرف p.shahinnejad الأربعاء يونيو 23, 2010 12:33 am

توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!..... Khoda

کانت میگه فکر می کنم پس هستم ولی خدایا من میگم:

هستی پس هستم

من طرف مهمان الأربعاء يونيو 23, 2010 3:23 am

وقتی نظرات دوستامو راجع به خدا خوندم دلم گرفت...شاید این تقدیر منه که همیشه عشقم یه طرفه باشه.عشق یه طرفه خیلی کسل کنندست.از عشق یه طرفه ی خدا خیلی گله دارم.خسته شدم از بس نگاش کردم و منو ندید.حنجرم پاره شد از بس فریاد زدم و صداش کردم و نشنید. اگه یه روز قرار باشه ببینمش اولین سوالی که ازش می پرسم اینه که خدا...اگه تو سرنوشتمونو از پیش تعیین می کنی و واسمون تصمیم می گیری که چه جوری باشیم پس چرا می گی که حق انتخاب داریم؟اگه من حق انتخاب داشتم هرگز هرگز هرگز مسافر این دنیا ی زشت و کثیف نمی شدم تا مجبور باشم لکه ی ننگ انسانیت رو تحمل کنم. اما من هنوزم بهش ایمان دارم و می دونم که هست...و منتظر فقط یه تلنگرم...یه تلنگر که نشون بده ایمانم بیهوده نیست و این همه سال از عمرمو به ستایش کردن هیچ و پوچ نگذروندم.

من طرف p.shahinnejad الأربعاء يونيو 23, 2010 6:11 am

توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!..... 979385

دوست گرامی لحظات سردر گمی برای همه پیش می آید
ولی............................................

این طلسم کهنه کلیدش به دست توست

من طرف ashiss الثلاثاء أكتوبر 26, 2010 8:21 am

بلی به دستان تو دستانی چون ابر...

توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....

رد: توي خلوت تنهايها ايا با خدا حرف ميزني؟!.....