ای کاش

من طرف مهمان الجمعة يونيو 25, 2010 3:28 am

قصه ی دنیای فانی

قصه ی تکراری درد

ماجرای عشق و نفرت

در تضاد قرمز وزرد

قلبامون سنگی و تنها

دستامون سرد و بی احساس

دیگه هیچ اشکی نمونده

اگرم هست اشک تمساس

آدما با چشم بسته

رد می شن از رو دل هم

نمی خوان چیزی بدونن

هیچکدوم از مشکل هم

بی تفاوت،بی محبت

یخ زده عاطفه هامون

این چه دردیه خدایا

دور می شه قافله هامون

کاش می شد پلی بسازم

که راهی بین دلا شه

آدما عاشق هم شن

هیچکسی تنها نباشه

ای کاش انقدر راجع به هم اشتباه نمی کردیم...خداحافظ همگی...

زیبا
زیبا و زیبا
تنها اینو می تونم بگم

بانو حسینی از اینکه ما رو باز میهمان سروده زیبای دیگر نمودید سپاسگذارم . و منتظر سروده های بی نظیر شما هستم .

آدما با چشم بسته

رد می شن از رو دل هم

نمی خوان چیزی بدونن

هیچکدوم از مشکل هم

بی تفاوت،بی محبت

یخ زده عاطفه هامون

این چه دردیه خدایا

دور می شه قافله هامون

کاش می شد پلی بسازم

که راهی بین دلا شه

آدما عاشق هم شن

هیچکسی تنها نباشه

استاد عزیزم شما اون پل رو ساختی
برای همینه همه دوستتون دارن
چون حرف دل می زنی
قلبت مثل شیشه است
همه می فهمن و می بینند لکه و زنگاری نیست
استاد عزیزم
این مشکلاتی که پیش اومد رو قسمتس از تقدیر بدون
قسمتی از سرنوشت
و از همین جریان می شه دهها شعر و سروده جاودانه مثل همین شعر "ای کاش " نوشت .
با نوشتن خودت را سبک کن .
ما رو هم مونس غمهات بدون
و برامون بخون

ما هم آرام ، با تو استاد خوبم می گرییم
geek

ژاله کبیری نوشته است:
آدما با چشم بسته

رد می شن از رو دل هم

نمی خوان چیزی بدونن

هیچکدوم از مشکل هم

بی تفاوت،بی محبت

یخ زده عاطفه هامون

این چه دردیه خدایا

دور می شه قافله هامون

کاش می شد پلی بسازم

که راهی بین دلا شه

آدما عاشق هم شن

هیچکسی تنها نباشه

استاد عزیزم شما اون پل رو ساختی
برای همینه همه دوستتون دارن
چون حرف دل می زنی
قلبت مثل شیشه است
همه می فهمن و می بینند لکه و زنگاری نیست
استاد عزیزم
این مشکلاتی که پیش اومد رو قسمتس از تقدیر بدون
قسمتی از سرنوشت
و از همین جریان می شه دهها شعر و سروده جاودانه مثل همین شعر "ای کاش " نوشت .
با نوشتن خودت را سبک کن .
ما رو هم مونس غمهات بدون
و برامون بخون

ما هم آرام ، با تو استاد خوبم می گرییم

ترانه جون این حرف دل منم هست
منتظر سرودهای جدیدت هستم و می دونم قلبت لطیف و پر محبته
و بازم ما رو مهمون سروده هات می کنی king

من طرف مهین (Orodist) الجمعة يونيو 25, 2010 6:44 am

قصه ی دنیای فانی

قصه ی تکراری درد

ماجرای عشق و نفرت

در تضاد قرمز وزرد...

آره ترانه جون
این حکایت دنباله دار ودردآور همه ما دخترای ایران زمین ه ...
وقتی از ته دل به دنبال حقیقت و پاکی و دوستی هستیم ...
جز دشنه جفا چیزی آیدمون نمیشه
چند وقت پیش مطلبت در مورد خدا را خوندم
از راز و نیازهای که نشنیده موند
و از اولین سئوالت از اون...

حرف تو حرف دلای همه ماست ...
باید بپرسیم آن ساعاتها و روزها چه شد
و صدای ما به کجا رسید .
ترانه هیچ وقت من خدانگهدارت رو نخواهم شنید !

پس باز هم میهمان کلامت خواهیم بود ... Neutral

ای کاش

ای کاش

رد: ای کاش

رد: ای کاش

رد: ای کاش

رد: ای کاش