غفلتستان

من طرف حسین رخشان فر الأحد يناير 31, 2010 7:24 pm

خدا

کسی در من خسته جان در نداست
امانم نبخشد که جانت ز ماست

همه روز و شب بامن او در نبرد
که ای بی کران این کرانت چه جاست ؟

رها کن تن و سوی من باز گرد
ترا غفلتستان نه دیگر رواست

نبینی تو در کوه خود باز خورد؟
کلام تو هشدار ! گفتار ماست

اگر گرم سوزان اگر سرد برد
نه از تو بل از ماست بی بیش و کاست

بهل هر چه جز ما ببر این نبرد
که بردن کنون چون تویی را بجاست

کسی که او نهاد ه است درمان و درد
بود فانی و باقی از کبریاست

شکر
غفلتستان 42-83

من طرف فرزانه شیدا الإثنين فبراير 01, 2010 8:56 am

سلام اقای آیای عزیز من با اجازتون ازاین سروده هم در فرگرد (بخش : روان) کتاب بعد سوم استفاده خواهم کرد که روزانه درحال تدوین وتنظیم هریک از بخش های کتاب ارد بزرگ هستم تشکر از اینکه این اجازه رو بمن دادید وازاینکه دوستی روشندل وروشن ذهن به یاری من در بهترین زمان ممکن اومده سپاسگزار خداوند هستم ومتشکر ازشما
شادمانه موفق ومانا باشید
غفلتستان 979385

یا حق

خدا
سلام
لطفا" حقیر را اینقدر شرمنده نکنید فرزانه جان !
اولا" از این که ارزش مطالب حقیر را درک می کنی و با بزرگواری و مناعت طبع بی نظیر خود در مکتوباتت استفاده می کنی بسیار بسیار سپاسگزارم !
در ثانی :
حقیر بر این باورم که هر چه افراد بشر دارند عطیه حق تعالی است و از آن خود اوست !
شما با آنچه خود داری چه می کنی ؟
با اشعار حقیر هم مختار هستی همان کنی که با اشعار خود می کنی !
چرا که اینان همانطور که بارها عرض کرده ام از آن حقیر نیستند بلکه از آن حضرت حق است !
خوب ! خدا تا کنون مستقیما" به شما عطا می کرد و تحت آن نام خودت را می نوشتی ،
اکنون مقدر کرده است به واسطۀ حقیر به شما عطا کند !
حقیر هیچ داعیه ای ندارم که این اشعار از آن بنده است و اگر کسی چنین پندارد واقعا" مرا عجب خواهد آمد !
آری تا آبانماه 81 حقیر هر چه نوشته ام محصول علم و دانش و تحقیق و تحصیلم بوده است
و شاید بتوان گفت آنان از حقیرند
! ( گر چه آنها هم بی آنکه حقیر با خبر باشم اعطای حضرت حق بوده است اما به هر حال اندیشۀ حقیر و تحصیلات و تحقیقاتم در آنها دخیل بوده است )
اما از آبانماه 81 به اینسو
پس از عنایتی که حضرت حق نه بر اساس لیاقت حقیر که بلکه تماما" از روی جود و کرم بی پایان خویش در حق حقیر فرمود !
دیگر هر گز برای نوشتن هیچ مطلبی نمی اندیشم و مستقیما" آنچه به حقیر دیکته می شود را یادداشت می کنم
همین و بس !
پس با این حساب شما با دست و دل باز می توانید ازاین مطالب و اشعار همواره بهره برید !
تنها شرط راهم که امیدوارم همواره به خاطر داشته باشید !
همواره در پناه حضرت حق سراینده و پاینده و سازنده می خواهمتان !
شکر
غفلتستان 42-83

من طرف فرزانه شیدا الإثنين فبراير 01, 2010 1:56 pm

آیا نوشته است:

خدا
سلام
لطفا" حقیر را اینقدر شرمنده نکنید فرزانه جان !
اولا" از این که ارزش مطالب حقیر را درک می کنی و با بزرگواری و مناعت طبع بی نظیر خود در مکتوباتت استفاده می کنی بسیار بسیار سپاسگزارم !
در ثانی :
حقیر بر این باورم که هر چه افراد بشر دارند عطیه حق تعالی است و از آن خود اوست !
شما با آنچه خود داری چه می کنی ؟
با اشعار حقیر هم مختار هستی همان کنی که با اشعار خود می کنی !
چرا که اینان همانطور که بارها عرض کرده ام از آن حقیر نیستند بلکه از آن حضرت حق است !
خوب ! خدا تا کنون مستقیما" به شما عطا می کرد و تحت آن نام خودت را می نوشتی ،
اکنون مقدر کرده است به واسطۀ حقیر به شما عطا کند !
حقیر هیچ داعیه ای ندارم که این اشعار از آن بنده است و اگر کسی چنین پندارد واقعا" مرا عجب خواهد آمد !
آری تا آبانماه 81 حقیر هر چه نوشته ام محصول علم و دانش و تحقیق و تحصیلم بوده است
و شاید بتوان گفت آنان از حقیرند
! ( گر چه آنها هم بی آنکه حقیر با خبر باشم اعطای حضرت حق بوده است اما به هر حال اندیشۀ حقیر و تحصیلات و تحقیقاتم در آنها دخیل بوده است )
اما از آبانماه 81 به اینسو
پس از عنایتی که حضرت حق نه بر اساس لیاقت حقیر که بلکه تماما" از روی جود و کرم بی پایان خویش در حق حقیر فرمود !
دیگر هر گز برای نوشتن هیچ مطلبی نمی اندیشم و مستقیما" آنچه به حقیر دیکته می شود را یادداشت می کنم
همین و بس !
پس با این حساب شما با دست و دل باز می توانید ازاین مطالب و اشعار همواره بهره برید !
تنها شرط راهم که امیدوارم همواره به خاطر داشته باشید !
همواره در پناه حضرت حق سراینده و پاینده و سازنده می خواهمتان !
شکر

ممنونم آیای عزیز منهم درکل معتقدم همه چیز براساس
خواست ولطف خداوندی صورت میگیرد, وحتی قدمی که درزندگی ودر درس وتحصیل وکار خود برمیداریم همان خواست اوست که تک تک انسانها را نیزبدلیلی آفریده است تا قدم به راهی نهاده وکاری به سهم خود انجام دهند منو شما هم به هرچه گام گذاشتیم وهرچه کردیم که انشالله به خوبی باشد باز تمامادرخدمت به وظیفه ی خود سازی خود وخانواده است وخواهد بود که وظیفه ای ست ازسوی خداوند برما , تا درنهایت اثری بردنیای خود هم داشته باشیم چراکه هرچه برخود کنیم بر خانواده وسایر اطرافیان ما ودنیاید پیرامون ما نیز اثر خواهد گذاشت وچه خوب که بّه کنیم وبه نیکی کنیم که عملکرده ما اول دردرون خانواده, سپس به یپرامون ما وسرانجام به جهان ما باز میگردد حتی لطف یک لبخند که روزانه بر لب میگذاریم وهرکه مارا به این لبخند ببیند وبه مهر ,آنگاه به مهر وبه لبخند ازما جدا میشود ومهر ولبخند خود را بدیگری ودیگری بدیگری میبخشد این است که کمترین کارما بیشترین اثر را برهمه کس دارد.
ممنون از محبت شما
بیاری« آنکه » قلم دردستت نهاد ودیکته خوان نوشته واشعارت بود همواره شادمانه مانا باشی و در پناه او یاور خود وزندگی واطرافیان وهمچنین من
غفلتستان 979385

شادمانیت آرزوست
غفلتستان Mwa102820_sum07_table_flowe_xl

غفلتستان

غفلتستان

رد: غفلتستان

رد: غفلتستان

رد: غفلتستان