کدوم دل منظورتونه ؟؟؟

واقعا کدوم دلو داره میپرسه که : امروز از دلت چه خبر؟؟؟!!! ما که دلمونو پیدا هم نمیکنیم
که خودمون حالشو بپرسیم اما شما اگه دیدیش سلام مارم بهش برسون وبگو بی وفا قبلا ها لااقل توی قفس سینه بچه خوبی بودی
وموندگار بودی وقتی به صاحبت دل نبستی وای دیگه به روزگار چون درحال حاضر عین مجنون بود یا فرهاد سربه کوه وبیابان زد مال ماهم همین رقمی ,سر به صحرا وبیابون گذاشت اما از سر عشق نبود که ای بابا کدوم عشق!!! بلکه از آشفتگی بود وپریشونی ودمق بودن حالا سوال امروز خوب فکر کنید بعد جواب بدیداااا: "جدا خدائیش بگیدا ... روزگارم دل بستن داره؟؟ جان من کسی هست به دنیا دلبستگی آنچنانی داشته باشه که بخواد باخودش فکر کنه که: من نباید هرگز ازاین دنیا برم انشالله که همیشه البته موندگار دنیا باشه با عمر طولانی وتن سالم البته , چون چه فایده داره آدم توی دنیا باشه اما از روزگارش خیر نبینه ؟ خدائیش دیگه
!!!
همیشه گفتم ومیگم که « دنیا دست ماست نه ما دست دنیا »وهمیشه وهمیشه اینو هم گفتم که در دنیای " بودن " باید و باید "به درستی بود" چون
اونوقت " نبودِ" آدم ارزشش خدائی بیشتره, اخه چه فایده داره آدم باشه اما عذاب دیگران باشه حالا بهرشکلی با زبونش با کاراش بااعمالش با رفتارش فرق نمیکنه , بهرشکل ... اما تا جائی که "آدم" نقش آدمیت وانسان بودن خودشو از یاد برده خدائی حیف اون کلمه ی "آدم" " حیف اون کلمه ی "انسانییت"حیف این دنیا که یه همچین آدمی توشه ,حیف آدمائی که مجبورن همچین آدمائی رو تحمل کنن, حیف اون خدا که وقت گذاشت اینو فرستاد زمین وامید بست آدم فرستاده زمین! حیف این دنیا وحتی اون دنیا و بهشت وجهنمی که اسیر اینجور آدمان( البته بهشتش که خب جون سالم بدر میبره)...حالا..خلاصه اش اینه که یکی میاد اسمشو میزاره "مرد ! " که قربونش برم دختر کوچولوی همسایه مون تومردی ازش سره
اون یکی اسمشو میزاره باوفا , والله سگ همسایه وفاش بیشتره , یکی دیگه میاد اسمشو میزاره دوست , خدا پدر هرچی دشمنه بیامرزه
یکی میاد اسمشو میزاره رفیق , قربون هرچی نامرد نارفیق نالوطی بی وفا بی مرامه من برم که لااقل صادقه و هیچ ادعائی نداره و انقدر صادق هست که بگه ما اینیم , میخوای بخوا ] نمیخوام همینه که هست لااقل ادم تکلیفشو باهاش میدونه روش هیچ شماره حسابی باز نمیکنه که کلاه سرش بره ولی بابا, مردم, آدما ,انسانهائی که قرار بود شریف باشید , مهربون باشید, خوب باشد هزار چیز دیگم باشید که جاش نیست وقتشم نیست من دونه دونه یادتون بندازم.... اما ,یذره توی دنیاتون صادق باشین یذره برای سود بردن وپیش بردن مقاصدتون کمتر دل بشکنین ,یذره یادتون بیاد واسه چی اومدین روی زمین! یذره خاطر بیارین اون دنیاهم هست ,یذره یذره همش یذره , بخدا هیچی ازاین دنیا کم نمیشه من نباشم تو نباشی اون یکی نباشه ! اما هزارتا صدمه بدنیا داره میخوره که من هستم توهستی اون یکی هست وهرچی نامرام بیمرامه توی دنیا داره وول میخوره .

ببخشید! نخیرم! اتفاقا من اصلا هم باشوهرم دعوام نشد طفلی یه آش رشته هم برام پخت تا به عهدش وفا کنه که یه آشی برات بپزم... چقدرم خوشمره بود جاتون خالی

درد ازیکی دوسه چهار پنچ جای دیگه س اما از هرچی آدمیزاده دیگه داره حالم بهم میخوره بببخشیدا ,البته از آدمیزادای خوب بسیار جدا شدیدا معذرت میخوام وقصد توهین به مقام والای " اشرف مخلوقات " رو ندارم البته باونم سلام برسونید صواب داره !ولی خواهشا

بشینید باخودتون فکر کنید
اگه من بشینم تو بشینی او بنشیند ما بنشینیم شما بنشینید بیخود نیست جا دیگه برای "ایشان" نمی ماند که بنشینند !!!و یه کم وهمون یذره رو فکر کنند ! ... ودنیا این ریختی میشه که شد! یاد "مستر بین "ایرانم بخیر باشه انشالله
اما خدائیش از شوخی گذشته بشینید یه کم با خودتون فکر کنید منکه مدام اینکار رو میکنم هرروز وهرشب و به خدای احد وواحد که همیشه از خودم می پرسم که لااقل همین امروز که گذشت ": ثمره ی من توی این دنیا چی بود ولی من اینو میدونم که ,اگه دوا نبودم سعی کردم دردم نباشم .کار بکار کسی نداشتم تا خودش صدامو دراورد که خوب هرعملی عکس العملی رو در پی داره وکاملا طبیعیه واگه آدم هیچی نگه س که غیر طبیعیه... ...اما شما چطور؟؟ با خودتون هیچوقت اینو فکر کردید که ثمرتون غیر آزار دیگران وفکر به سود ونفع خودتون به چه چیزدیگه ای بوده ...پس شاید بهتره کمی بشینید اونجای خالیه که هست یه کوچولو باخودتون فکر کنید وبخدای گنده ,هیچی از این فکر کردن ازتون کم نمیشه مگه یذره وقت که بخدا می ارزه , هدر دادن وقت وزمانی که دورواقع سودش از هزار ساعتی که بلا بودید عذاب بودید غم بودید وحال یکیو گرفتید یا دل یکی رو شکستید بیشتره وبپرسید ازخودتون که : من کجای زندگی واستادم , کیم , چیم , چه جوریم چقدر مردم دوسم دارن چقدر وچندتا ازم بیزارن یا ازم کینه دارن ,اونوقت خودتون دستتون میاد که چرا وبرای چی خیلیا ترجیح میدن ازتون دوری کنن یا چرا اینهمه تنهائید...سوال اخر اینکه راستی چرا ما اینطوری بیخودی همدیگه رو آزار میدیم؟

چون هرگز برای آزار وناراحت کردن دیگران هیچ دلیلی وجود نداره جز دوسه مورد حسادت , دشمنی ,کمبود وضعف شخصی در مقابل دیگری...

روزتون خوش ,مال ما که نبود وفعلانم که نیست ...تا بعد چه خواهد شدن ... خدا داند وبس

ضمنا من مُردم از بس این چهارتا خط رو ویرایش کردم دیگه خوبی بدی هرزچی دیدید وخوندید , ببخشید دیگه ,مارو هم حلال کنید ,شاید امروز روز آخرمون باشه منکه هرروز فکر میکنم روز آخرمه تا بتونم بیشترین استفاد رو از زندگیم ببرم, که خوب دیگه بماند که میزنن چهار ستون فقراتش رو هم درب وداغون میکنن !گرچه ماازاین بیدا نیستیم که باون بادا بلرزیم ,اما بالاخره هرچی یه مرزی داره از مرز که گذشت اونوقت ...هرچی دیدید از چش خودتون دیدید ازما گفتن

.!!!!