Orodist Nevesht
آدرس های اینترنتی اُرُدیست نوشت
اُرُدیست نوشت - در اینستاگرام
75. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در لوکزامبورگ
76. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مجارستان
77. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
78. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
79. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
80. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
76. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مجارستان
77. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
78. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
79. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
80. بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
المواضيع الأخيرة
» فلسفه زندگی منمن طرف بهروز ستاری(Orodism) الثلاثاء أبريل 23, 2024 4:00 pm
» حکمت چیست؟ حکیم کیست؟
من طرف بهروز ستاری(Orodism) الثلاثاء أبريل 23, 2024 12:53 pm
» صفحاتی از «کتاب موفقیت آبی» در اینستاگرام زهرا دوستی
من طرف پریسا لشکری (ORODIST) الجمعة فبراير 17, 2023 4:12 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مجارستان The philosophy of Orodism in Hungary
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 11:03 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان The philosophy of Orodism in Bhutan
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 10:57 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا The philosophy of Orodism in Cuba
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 9:55 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو The philosophy of Orodism in Kosovo
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 9:52 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد The philosophy of Orodism in Sweden
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 9:44 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان The philosophy of Orodism in India
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 8:34 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان The philosophy of Orodism in Germany
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 8:21 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوکراین The philosophy of Orodism in Ukraine
من طرف سعیده خردمند الجمعة فبراير 18, 2022 7:35 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لوکزامبورگ The philosophy of Orodism in Luxembourg
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 4:24 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا The philosophy of Orodism in United States of America (USA)
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 4:19 pm
» تا چیزی از دست ندهی، چیز دیگری بدست نخواهی آورد، این یک هنجار و قانون همیشگی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 11:21 am
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان The philosophy of Orodism in Afghanistan
من طرف سعیده خردمند السبت يناير 29, 2022 12:28 am
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه The philosophy of Orodism in France
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 9:06 pm
» بازتاب جهانی فلسفه اُرُدیسم Orodist Note
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 8:46 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایران The philosophy of Orodism in Iran
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 7:44 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس The philosophy of Orodism in Switzerland
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 7:43 pm
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گینه استوایی The philosophy of Orodism in Equatorial Guinea
من طرف ORODIST الأربعاء يناير 26, 2022 7:43 pm
أفضل 10 أعضاء في هذا الشهر
لا يوجد مستخدم |
كساني كه Online هستند
در مجموع 2 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 2 مهمان هيچ كدام
بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 79 و در تاريخ الخميس ديسمبر 20, 2012 2:08 am بوده است.
ورود
سلام امروز از دلاتون چه خبر
4 مشترك
صفحه 1 از 1
سلام امروز از دلاتون چه خبر
باز صبحی وروز جدید وآغازی برای تولد دوباره .
من هرروز صبح که بیدارم میشم میگم یه روز جدید متولد شد امروز من باز متولد شدم خب با دنیای « آدمی» که یه «آه ویه دم» هرروزی که موهبت زندگی دوباره رو با بیدار شدن بدست میاریم باید بگیم خدارو شکر
حتی شده , توی سرمای 15 درجه زیر صفر که تنها پنگوئن ها به اضافه ی اسکیمو ها بالباس مخصوص دارن حالشو میبرن وشیدا یخ میزنه وصداشم درنمیاد.(منکه بلند نگفتم که یخ زدم , خیلیم یواش گفتم!) اما بالاخره همینکه خورشید اون بالا واسه خودش داره جون میکنه که یه کوچولو این پائین رو گرم کنه وبدبختانه چندان هم توفیقی درامر گرما رسانی نداره اما جاش این اطلاع رسانی من , بر خلاف همه اطلاع رسانی های امروزی درست وحقیقیه وبلکن باعث گرمای دلتون بشه.
ما که یخ زدیم رفت پی کارش احد الناسیم نگفت آخه شیدا آبت نبود نونت نبود نروژ رفتنت چی بود !خوب همون بود دیگه !نه آبم بود نه نونم بود اینجا هردوتاش هست تا کور شود هرآنکه نتواند دید! نه خدا نکنه دشمنای منم الهی خدا اهلشون کنه گناه دارن
تاریخ اونوقتا میگه نه لیلی وفا داشت نه شیرین!!! ...اما این دوتا یعنی مجنون اقا وفرهاد خان اِندوُ آخره وفادارای جهان بودن! عجباااا!!!! اینجام حرف حرف مرد سالاریه بخدا وباز خانوما رو گذاشتن درمقام دوم .
بخدااین «منم منم» این آقایون منو کشته
حتی تو قصه نویسیم مثه بقیه کاراشون غلّو میکنن!!! ...حالابماند بعدا یه دل سیر شکایتشون رو برای خانوما محترمه خواهم نوشت با شرح وتفضیل از منابع معتبر خبری علمی اجتماعی فرهنگی هنری خودتون قضاوت کنید کی گند زد باین دنیا هههههههه .....خلاصه!
باباجون رک وراست :
اگه اینا عقل داشتن یکی کوهکن نمیشد اون یکی آواره !
بلکه میرفتن درس میخوندن بلکن دکتر مهندس شن دله دختره رو بدست بیارن
بخدا اون دورانشم دخترای زمونه همین بودن که الان هستن.
منو نبینید من از استثنائات قرن وتاریخ بشری بودم .
...وتاریخ جدید وکنونی میگه بابا بی خیال نه دیگه لیلی وومجنونی مونده نه شیرین وفرهادی آ
خه فرهاد هرجا بخواد کوه بکنه دولت میاد خِرشو میگیره لیلیم میبرن شلاق میزنن
مجنونم واسه آواره شدن باید از مرز بگذره یهو مرزبانان شریف ممالک یه تیر حرومش میکنن
درنتیجه اینجور عاشقی در این دوره زمونه صرف نداره امابازم اینا دلیل نشدهااااا
مجنون هم دیده یا باید باید ازمرز خارج شه غیرقانونی تا آواره دنیا شه یا....خب ...صرف نداره که آدم جونشو بزاره تو دست مرزبانان عصر جدید
یه تیر حرومت میکنن تموم شد ورفت
درنتیجه
حالا ازهمه ی این تفاضیل بگذریم تا قهوه ی نارنین گرما دهندم سرد نشده خدمت دوستان عرض شود که.... صبر اومد اونو عرض نمیکنم یه چیز دیگه عرض میکنم این شوهرجان ما خروس بی محل الان چه وقته عطسه زدن بود ما داشتیم واسه خودمون قصه ی لیلی ومجنون قرن جدید رو ردیف وتعریف میکردیما ....نزاشت خوب اینجا که خروس ندارن بخونه بالاخره یه خروسی باید بخونه حتی شده با عطسه ما هم میگیم عافیت باشه...اونجور که معلومه هیچکی حالش امروز خوب نبود بیاد امروز بگه از دلش چه خبر انشالله ازاین ساعت ببعد حالتون خوب باشه بنده پنجاه دفعه این متن رو ویرایش کردم چون همه جمله ها جابجا میشدن وقصه ی لیلی ومجنون وشیرین وفرهاد منم کلی مثه واقعیتش بی وفائی دید تا توئنست در اینجا توسط شیدا ثبت بشه
خانوما آقایون عزیزای من دلاتون گرم ومحبتاتون انشالله پایدارباشه
عاشقم نشدیدن, نشدین ! مهربون که میتونین باشین!!!
نه شلاق میخورین نه تیر مصرف میشه نه خطائی مرتکب شدید نه با دولت درگیر میشین
میتونین آزادانه مهربون باشین تا اون سر دنیا
اینم پند امروز
لیلا خانوما شیرین خانوم جون های من
آاقا فرهادای عاشق پیشه , مجنون دلان اواره ودربدر , شاد باشید ومانا
اما هرچی شدید شیدا نشید این اسم منه« لقب منه»از ظاهرزشم پیداس یعنی چی!!! به هیچکس هم قرض نمیدمش تعارفم نداریم
موفق باشید وشاد ومانا
من هرروز صبح که بیدارم میشم میگم یه روز جدید متولد شد امروز من باز متولد شدم خب با دنیای « آدمی» که یه «آه ویه دم» هرروزی که موهبت زندگی دوباره رو با بیدار شدن بدست میاریم باید بگیم خدارو شکر
حتی شده , توی سرمای 15 درجه زیر صفر که تنها پنگوئن ها به اضافه ی اسکیمو ها بالباس مخصوص دارن حالشو میبرن وشیدا یخ میزنه وصداشم درنمیاد.(منکه بلند نگفتم که یخ زدم , خیلیم یواش گفتم!) اما بالاخره همینکه خورشید اون بالا واسه خودش داره جون میکنه که یه کوچولو این پائین رو گرم کنه وبدبختانه چندان هم توفیقی درامر گرما رسانی نداره اما جاش این اطلاع رسانی من , بر خلاف همه اطلاع رسانی های امروزی درست وحقیقیه وبلکن باعث گرمای دلتون بشه.
ما که یخ زدیم رفت پی کارش احد الناسیم نگفت آخه شیدا آبت نبود نونت نبود نروژ رفتنت چی بود !خوب همون بود دیگه !نه آبم بود نه نونم بود اینجا هردوتاش هست تا کور شود هرآنکه نتواند دید! نه خدا نکنه دشمنای منم الهی خدا اهلشون کنه گناه دارن
تاریخ اونوقتا میگه نه لیلی وفا داشت نه شیرین!!! ...اما این دوتا یعنی مجنون اقا وفرهاد خان اِندوُ آخره وفادارای جهان بودن! عجباااا!!!! اینجام حرف حرف مرد سالاریه بخدا وباز خانوما رو گذاشتن درمقام دوم .
بخدااین «منم منم» این آقایون منو کشته
حتی تو قصه نویسیم مثه بقیه کاراشون غلّو میکنن!!! ...حالابماند بعدا یه دل سیر شکایتشون رو برای خانوما محترمه خواهم نوشت با شرح وتفضیل از منابع معتبر خبری علمی اجتماعی فرهنگی هنری خودتون قضاوت کنید کی گند زد باین دنیا هههههههه .....خلاصه!
باباجون رک وراست :
اگه اینا عقل داشتن یکی کوهکن نمیشد اون یکی آواره !
بلکه میرفتن درس میخوندن بلکن دکتر مهندس شن دله دختره رو بدست بیارن
بخدا اون دورانشم دخترای زمونه همین بودن که الان هستن.
منو نبینید من از استثنائات قرن وتاریخ بشری بودم .
...وتاریخ جدید وکنونی میگه بابا بی خیال نه دیگه لیلی وومجنونی مونده نه شیرین وفرهادی آ
خه فرهاد هرجا بخواد کوه بکنه دولت میاد خِرشو میگیره لیلیم میبرن شلاق میزنن
مجنونم واسه آواره شدن باید از مرز بگذره یهو مرزبانان شریف ممالک یه تیر حرومش میکنن
درنتیجه اینجور عاشقی در این دوره زمونه صرف نداره امابازم اینا دلیل نشدهااااا
مجنون هم دیده یا باید باید ازمرز خارج شه غیرقانونی تا آواره دنیا شه یا....خب ...صرف نداره که آدم جونشو بزاره تو دست مرزبانان عصر جدید
یه تیر حرومت میکنن تموم شد ورفت
درنتیجه
حالا ازهمه ی این تفاضیل بگذریم تا قهوه ی نارنین گرما دهندم سرد نشده خدمت دوستان عرض شود که.... صبر اومد اونو عرض نمیکنم یه چیز دیگه عرض میکنم این شوهرجان ما خروس بی محل الان چه وقته عطسه زدن بود ما داشتیم واسه خودمون قصه ی لیلی ومجنون قرن جدید رو ردیف وتعریف میکردیما ....نزاشت خوب اینجا که خروس ندارن بخونه بالاخره یه خروسی باید بخونه حتی شده با عطسه ما هم میگیم عافیت باشه...اونجور که معلومه هیچکی حالش امروز خوب نبود بیاد امروز بگه از دلش چه خبر انشالله ازاین ساعت ببعد حالتون خوب باشه بنده پنجاه دفعه این متن رو ویرایش کردم چون همه جمله ها جابجا میشدن وقصه ی لیلی ومجنون وشیرین وفرهاد منم کلی مثه واقعیتش بی وفائی دید تا توئنست در اینجا توسط شیدا ثبت بشه
خانوما آقایون عزیزای من دلاتون گرم ومحبتاتون انشالله پایدارباشه
عاشقم نشدیدن, نشدین ! مهربون که میتونین باشین!!!
نه شلاق میخورین نه تیر مصرف میشه نه خطائی مرتکب شدید نه با دولت درگیر میشین
میتونین آزادانه مهربون باشین تا اون سر دنیا
اینم پند امروز
لیلا خانوما شیرین خانوم جون های من
آاقا فرهادای عاشق پیشه , مجنون دلان اواره ودربدر , شاد باشید ومانا
اما هرچی شدید شیدا نشید این اسم منه« لقب منه»از ظاهرزشم پیداس یعنی چی!!! به هیچکس هم قرض نمیدمش تعارفم نداریم
موفق باشید وشاد ومانا
اين مطلب آخرين بار توسط فرزانه شیدا در الإثنين يناير 04, 2010 6:45 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
رد: سلام امروز از دلاتون چه خبر
درود شیدا جانم
منننننن خوفم تو خوفی؟ آجی ی ی ی جونم دلم واست یه ذره پوزیترونی شده
اِاااا بده من ببینم این کیبوردو.برو اون ور بینم...با اون نوکه ...الله و اکبر...
حالتون چطوره شیدا گرامیم ؟ اما منم مثل چنگولی ! دلتنگتون شدم و اومدم یه حال و احوالی کنم حالم جا بیاد ...از نروژ و سرماش می گفتید..15 درجه زیر صفر که چیزی نیست...ما اینجا سنگ دلانی در اریکه قدرت ! داریم که سرما ی دلشون 270 درجه زیر صفره ...یعنی هیچ جانوری نمی تونه نزدیکشون بشه...خورشید خانم و هم با جد آبادش اگه آتیش بریزن تو سرشون...بازم آخ نمیگن ...تازه شایدم یه حالی هم به خورشید بدهند ....اوضاعه لیلی و مجنون اتفاقا تو اینجا خیلی توپه...مجنون خان از 5 پگاه تا 5 پسین...میره کوه کنی و البته وسطاش یه گریزی هم میزنه خار هم جمع می کنه تا یه چیزی توش بمونه...از 5 پسین تا 10 شب هم میره تو آبادی ها رو خوب میگرده ...هر چی پلاستیک دمپایی پاره آهن الات لوازم اضافی منزل نون خشک ....پیدا کرد ور میداره میبره تو قصر ننه لیلی ...(آخه لیلی انقد وایساده پایه مجنون که قصرشو بسازه و دستش رو بگیره ببردش...هفت هشت قرنی از سنش گذشته و بچه های محل بهش ننه لیلی میگن) می گفتم...اون خرت و پر تارو میبره قصر و خلاصه یه جورایی درو پیکر قصرشو باهاش پر میکنه...تا ننه لیلی خوشش بیاد ...درست عینه کلاغا که هر چیزه براقی رو میبرن واسه زیور لونشون.... اِاِااا چرا همچین می کنی...منکه نگفتم طوطی ها ..گفتم کلاغا...به ساحت شما که بی احترامی نکردم ...کیبوردو ول کن ..نزن چنگ نزن..دستمو داغون کردی با اون ناخونات...بیا بابا بیا بگیر هرچی دلت می خواد از تنگیه زمونه بگو...شلام..آجییییی شیدا جونیم ...منننن خیلی خوفم ...چرا سردتونه؟ خوب مگه تو خونه کاغذی دیواری تابلویی اسکناسی ندارید...آتیشش بزنید گرم میکنه ...شایدم روحتون گرم بشه ...اگه خروس هم ندارید..منننننن میام یه ساعت زنگ داره جدید اختراعیدم ...از یه صفحه مسی درست شده ..با ناخونه چنگالم میکشم روش...انقد مهیجه ...همه از خواب پا میشن ...تازشم یه متر می پرن بالا ..بابایی جونم امروز رکورد زد یه متر و بیست سانت پرید ...اِاِااا بده من بچه اون کیبوردو...شیدا جانم ببخشید این چنگولی نمیفهمه چی میگه ..قبل از اینکه بیام پیشتون ... داشت تو بالکن ..صدایه یه گربه ملوسه ماده رو در میاورد ..اگه بدونید...12 گربه مذکرو انداخته بجونه هم..محله رو صدایه جیغه گربه ها بر داشته ...حالا که دید شما هستید ..تندی اومد ... بیچاره گربه های مذکر ...خوب ببخشید سرتونو درد آوردم...خیلی از دیدارتون خوشحال شدم و حالم جا اومد...بدرود
منننننن خوفم تو خوفی؟ آجی ی ی ی جونم دلم واست یه ذره پوزیترونی شده
اِاااا بده من ببینم این کیبوردو.برو اون ور بینم...با اون نوکه ...الله و اکبر...
حالتون چطوره شیدا گرامیم ؟ اما منم مثل چنگولی ! دلتنگتون شدم و اومدم یه حال و احوالی کنم حالم جا بیاد ...از نروژ و سرماش می گفتید..15 درجه زیر صفر که چیزی نیست...ما اینجا سنگ دلانی در اریکه قدرت ! داریم که سرما ی دلشون 270 درجه زیر صفره ...یعنی هیچ جانوری نمی تونه نزدیکشون بشه...خورشید خانم و هم با جد آبادش اگه آتیش بریزن تو سرشون...بازم آخ نمیگن ...تازه شایدم یه حالی هم به خورشید بدهند ....اوضاعه لیلی و مجنون اتفاقا تو اینجا خیلی توپه...مجنون خان از 5 پگاه تا 5 پسین...میره کوه کنی و البته وسطاش یه گریزی هم میزنه خار هم جمع می کنه تا یه چیزی توش بمونه...از 5 پسین تا 10 شب هم میره تو آبادی ها رو خوب میگرده ...هر چی پلاستیک دمپایی پاره آهن الات لوازم اضافی منزل نون خشک ....پیدا کرد ور میداره میبره تو قصر ننه لیلی ...(آخه لیلی انقد وایساده پایه مجنون که قصرشو بسازه و دستش رو بگیره ببردش...هفت هشت قرنی از سنش گذشته و بچه های محل بهش ننه لیلی میگن) می گفتم...اون خرت و پر تارو میبره قصر و خلاصه یه جورایی درو پیکر قصرشو باهاش پر میکنه...تا ننه لیلی خوشش بیاد ...درست عینه کلاغا که هر چیزه براقی رو میبرن واسه زیور لونشون.... اِاِااا چرا همچین می کنی...منکه نگفتم طوطی ها ..گفتم کلاغا...به ساحت شما که بی احترامی نکردم ...کیبوردو ول کن ..نزن چنگ نزن..دستمو داغون کردی با اون ناخونات...بیا بابا بیا بگیر هرچی دلت می خواد از تنگیه زمونه بگو...شلام..آجییییی شیدا جونیم ...منننن خیلی خوفم ...چرا سردتونه؟ خوب مگه تو خونه کاغذی دیواری تابلویی اسکناسی ندارید...آتیشش بزنید گرم میکنه ...شایدم روحتون گرم بشه ...اگه خروس هم ندارید..منننننن میام یه ساعت زنگ داره جدید اختراعیدم ...از یه صفحه مسی درست شده ..با ناخونه چنگالم میکشم روش...انقد مهیجه ...همه از خواب پا میشن ...تازشم یه متر می پرن بالا ..بابایی جونم امروز رکورد زد یه متر و بیست سانت پرید ...اِاِااا بده من بچه اون کیبوردو...شیدا جانم ببخشید این چنگولی نمیفهمه چی میگه ..قبل از اینکه بیام پیشتون ... داشت تو بالکن ..صدایه یه گربه ملوسه ماده رو در میاورد ..اگه بدونید...12 گربه مذکرو انداخته بجونه هم..محله رو صدایه جیغه گربه ها بر داشته ...حالا که دید شما هستید ..تندی اومد ... بیچاره گربه های مذکر ...خوب ببخشید سرتونو درد آوردم...خیلی از دیدارتون خوشحال شدم و حالم جا اومد...بدرود
آرش بهروزی- کاربر نیمه فعال انجمن
- تعداد پستها : 58
امتیاز : 163725
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 29
Join date : 2009-12-19
رد: سلام امروز از دلاتون چه خبر
باز تو شیطونی کردی طوطی!!! گنا دارن گربه های مذکر حیرونشون نکن! بابارو هم اینجوری حرص وجوش نده ! گناه داره بخدا بابای باین خوبی ! منم دلم براتون تنگ شده بود یه سر زدم شعرنو و وقتی اونجا دیدمتون خیالم راحت شد که حالتون خوبه .خداروشکر
.طوطی جان من اگه واسه گرم شدن پولام رو آتیش بزنم واسه خوردن غذا چیکار کنم باور کن میز وصندلی خونه رو آتیش بزنم هم قابل خوردن نیست تازش هرروز برای پرنده هام توی گلدون جلو بالکنم نون میریزم اونام بی نون میشن ..
بماند که ما دوساعت وامی ستیم نونارو واسه نوک کوچولوشون ریز ریز میکنیم پرنده های دریائی غول پیکر, ده تا ده تا] میان بال وپر به شیشه نازنینم که میزنن هیچ وهرآن ممکنه شیشه هام بشکنه و تموم اون خورد , خورد,ریز ریز ترین بخشهای نون رو هم میخورن .بعدش این پرنده سیاه ی من که اولا تنهائی میومد حالا زن وبچه دار شده اونارو هم میاره میاد هی بر بر منونگاه میکنه ...خودم نون نداشته باشم یه کاریش میکنم اما به نگاه اینو اون 6تا کبوترم وگنجیشکام وپرنده خوشکلای کوچولوم که نوک میزنن به شیشه که نون مارو بده چی بگم؟
منو ناامید کردن دنیا !!! نه بابام جان از من برنمیاد ...ولی باور کن بعضی روزا که مرغ دریائی ها همه نون هارو خوردن و پرنده نارنینام هیچی ندارن بخورن ,من از فریزرم نون درمیارم گرم میکنم میریزم براشون (اخه انقدر سرده هرچی بریزی سه سوت یخ میزنه حتی همون لبه که میخواست اون سه تا سوت رو بزنه *) چندروز پیش هم نون وپنیر م اضافه اومده بود هردوتاشو ریختم اقا شوهرخان جان گفت پیشرفت کردن جوجوهات نون پنیر میخورن گفتم عدس پلو و سالادم دارم بی سالاد هم که غذا مزه نمیده گفت میخوای براشون کباب سیخ بزنم توکه هیچی نمیخوری اونا لاااقل فربه بشن من نمیخوام فربه شم خب .!!!
خلاصه بابا جانت این مدلی باتو دردسر داره شوهرجان ما اون مدلی ...خدا به هردوشون صبر عطا کنه انشالله
اینم عکس جوجو سیاهم که تازگی زن وبچه دار شده:
اینم عکس جلو خونمون که دیروز گرفتم آخه تواین سرد وسرما یه نون پاک خورده هائی نه ببخشید شیر پاک خورده هائی (حواسم پیش نون جوجوهامه خب!)...وقتی که رو زمین نمیشه راه رفت, لیز میخوری وگرومپی میخوری زمین وبدتر یخ میزنی !! ...رفته بودن ,توی این سرما ,رو هوا!! اونم با چی با( بالون )باید از فقیز فقرای نروژ باشن که نداشتن هلی کوپتر سوار شن . امیدوارم یخ زدشون به زمین نرسیده باشه انشالله وسرما هم نخورده باشن وسالم وسلامت اومده پاشن پائین. :
میبینی حتی چراغ جلو خونمون که روشنه هم قندیل بسته .هق هق .یخ کردم خدا....
اونامکه میبینی اون جلو خونه های همسابه روبروی ماست که یه پیرمرد ناز وملوسی میاد بیرون وامیسته سیگار میکشه
هیچکی اخه تو خونه بخاطر بچه ها وبقیه اهالی درنروژ توی خونه سیگار نمیکشه.برفارو ببینید که من با نگا بهشم یخ کردم
یواشکی پسرم نفهمه اینم عکس پسرمه دیروزرفته بود اسکیت بورد امروزم رفت عکس جدید دیگه نداد ..اگه بدونه عکسشو زدم سرمو می کنه
اونم مثه تو طوطی من, یه جا بند نمیشه:
البته جای دوری نرفته به مامانش رفته
خوب شبتون خوش اینجا 03.04 شبه پس سحرتون خوش
شادباشید وآغاز خوبی بر روزتون داشته باشیدوبر زندگیتون . آمین
.طوطی جان من اگه واسه گرم شدن پولام رو آتیش بزنم واسه خوردن غذا چیکار کنم باور کن میز وصندلی خونه رو آتیش بزنم هم قابل خوردن نیست تازش هرروز برای پرنده هام توی گلدون جلو بالکنم نون میریزم اونام بی نون میشن ..
بماند که ما دوساعت وامی ستیم نونارو واسه نوک کوچولوشون ریز ریز میکنیم پرنده های دریائی غول پیکر, ده تا ده تا] میان بال وپر به شیشه نازنینم که میزنن هیچ وهرآن ممکنه شیشه هام بشکنه و تموم اون خورد , خورد,ریز ریز ترین بخشهای نون رو هم میخورن .بعدش این پرنده سیاه ی من که اولا تنهائی میومد حالا زن وبچه دار شده اونارو هم میاره میاد هی بر بر منونگاه میکنه ...خودم نون نداشته باشم یه کاریش میکنم اما به نگاه اینو اون 6تا کبوترم وگنجیشکام وپرنده خوشکلای کوچولوم که نوک میزنن به شیشه که نون مارو بده چی بگم؟
منو ناامید کردن دنیا !!! نه بابام جان از من برنمیاد ...ولی باور کن بعضی روزا که مرغ دریائی ها همه نون هارو خوردن و پرنده نارنینام هیچی ندارن بخورن ,من از فریزرم نون درمیارم گرم میکنم میریزم براشون (اخه انقدر سرده هرچی بریزی سه سوت یخ میزنه حتی همون لبه که میخواست اون سه تا سوت رو بزنه *) چندروز پیش هم نون وپنیر م اضافه اومده بود هردوتاشو ریختم اقا شوهرخان جان گفت پیشرفت کردن جوجوهات نون پنیر میخورن گفتم عدس پلو و سالادم دارم بی سالاد هم که غذا مزه نمیده گفت میخوای براشون کباب سیخ بزنم توکه هیچی نمیخوری اونا لاااقل فربه بشن من نمیخوام فربه شم خب .!!!
خلاصه بابا جانت این مدلی باتو دردسر داره شوهرجان ما اون مدلی ...خدا به هردوشون صبر عطا کنه انشالله
اینم عکس جوجو سیاهم که تازگی زن وبچه دار شده:
اینم عکس جلو خونمون که دیروز گرفتم آخه تواین سرد وسرما یه نون پاک خورده هائی نه ببخشید شیر پاک خورده هائی (حواسم پیش نون جوجوهامه خب!)...وقتی که رو زمین نمیشه راه رفت, لیز میخوری وگرومپی میخوری زمین وبدتر یخ میزنی !! ...رفته بودن ,توی این سرما ,رو هوا!! اونم با چی با( بالون )باید از فقیز فقرای نروژ باشن که نداشتن هلی کوپتر سوار شن . امیدوارم یخ زدشون به زمین نرسیده باشه انشالله وسرما هم نخورده باشن وسالم وسلامت اومده پاشن پائین. :
میبینی حتی چراغ جلو خونمون که روشنه هم قندیل بسته .هق هق .یخ کردم خدا....
اونامکه میبینی اون جلو خونه های همسابه روبروی ماست که یه پیرمرد ناز وملوسی میاد بیرون وامیسته سیگار میکشه
هیچکی اخه تو خونه بخاطر بچه ها وبقیه اهالی درنروژ توی خونه سیگار نمیکشه.برفارو ببینید که من با نگا بهشم یخ کردم
یواشکی پسرم نفهمه اینم عکس پسرمه دیروزرفته بود اسکیت بورد امروزم رفت عکس جدید دیگه نداد ..اگه بدونه عکسشو زدم سرمو می کنه
اونم مثه تو طوطی من, یه جا بند نمیشه:
البته جای دوری نرفته به مامانش رفته
خوب شبتون خوش اینجا 03.04 شبه پس سحرتون خوش
شادباشید وآغاز خوبی بر روزتون داشته باشیدوبر زندگیتون . آمین
رد: سلام امروز از دلاتون چه خبر
سلاااااااام به آجی شیداااا و بابایی جووووووونی => ARA$H <= خودم !
مـــــــــــن خوبم ... ببینم شماها خوبین ؟
خدای مـــــــــــــن ! چقدر علم پیشرفت کرده که ما از اینجا با آجی شیدا تو نروژ می حرفیم !
ما ندید بدیدیم دیگه ! ;)
آخه بابایی => ARA$H <= که مــــــــــــــنو مسافرتای خارجکی نمی بره که اینجوری آب از لبو لچم آویزون نشه !
اگه تازه حقوق گرفته باشه مــــــــــــــــنو تا شابدوالعظیم ( شاه عبدوالعظیم ! ) می بره 1 سیخ کباب با ریحون بهم میده که از اول تا آخرش به میکروبای بدنه مگس های محترمه منقّش میشه !
میگم آخه بابایی => ARA$H <= جا قحطیه ؟ به جای اینکه بریم بالا مالاها میام اینجاها ؟
حالا باز خدارو شکر به همین یه سیخ ! آخرای برج که میشه/ وقتی که دیگه هیچ آهی در بساط نداریم / منــــــــــــــــــو می بره تا دمه ریله راه آهن / میگه : بیا پسرم ! چندتا سنگ میده دستم میگه بزن به کوپه ها هم بخندیم ... هم دوره هم باشیم ... هم سرمون گرم شه !
اونوقت میگن بچه بی ادب بار میاد / شیطوووووووونه ! :?:
خب این بزرگتران که کارای بد بد یادمون میدن دیگه !
و امّا گربه نرا !
آخه وقتی مـــــــــــــن تو بغله باباییم و داریم میریم قاقانونوچه بخریم تا منـــــــــــــو می بینن همچینی با زبونشون سیبیلاشونو تف بارون می کننو آب دهنی نوشه جان می کنن که از ترس تمامه ستونه فقیر فقرام ! به لرزه در میان ! آخ ! اگه بابایی => ARA$H <= از مـــــــــــــــن نگهداری نمی کرد خدا می دونه الآن تو شکمه کدوم از این گربه ها داشتم جفتک بالانس می زدم !
بعدشم هدفه مــــــــــــــن از اختراعه اون ساعته گوش & دل نواز این بود که یه ذرّه بابایی => ARA$H <= به منـــــــــــــــــم توجه کنه ! همه ی فکرو ذکرش آقا تیمورو عفّت خانوم شده ! مـــــــــــــــــنم دل دارم !
بعدشم مـــــــــــــنم که این بی محلیا رو می بینم اذیتش می کنم که حالم جا بیاد ! :arrow:
جریانه 1 مترو 20 ! واااااااای ! خیلی جذاب میشه وقتی اعصابش میداغونه ! بیشتر ویدونش ( دیوونش ! ) میشم ! :x
هی اون داد می زنه برو ... دیگه بچه نمی خوام ... مـــــــــــــــن دلم میشکنه ها ! ولی یه کاری می کنم که فکر کنه بچه پررو هستمو اصلا" به حرفاش اهمیت نمی دم ! دلم خوووووونه آجی شیدااااااا !
حیف ! حیف که ........... !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وگرنه یه لحظه هم پیشش نمی موندمو می رفتم تو شکمه اون گربه ها ! لااقل بدونه منّت تو شکمه یکیشون روزگار می گذرونم !
به مــــــــــــــــن نفقه نمیده ! النگو برام نمی خره ! مهرمم که همش 1000 تا مووووووچه ی طلائیه ! / اینارم ازم دریغ می کنه !مالو مناله بابامم خورده ... یه آبم روش ... توش .... موش !
با عرضه پوزش از خوانندگان گرامی ! لحظاتی پیش در موجه ( اختلافات خانوادگیه ) رادیو FM قرار گرفتیم !
همچنان پوزش می طلبیم ! ;)
آجی عکسه شهابم که هنوز برام بالا نیومده ... دوباره Refre$h می کنم که ببینمش !
به همه ی اهله خانواده سلااااامه مـــــــــــــــــنو برسون !
بابایی => ARA$H <= : تــــــــــــــــــــو هم یه ذره با مـــــــــــــــــــــن مهربون باش ! منــــــــــــــــــــتم یه کوچولو آدم حساب کن تا اینکه وا3 اون 2 تا جووووووون بدی !
خب دیگه برم !
کاری باری ؟
راستی آجی دستت خوبید ؟
خرابه مراااااامتم آجی شیدااااا و البته بابایی => ARA$H <= .. !!
( blu$h ! )
:x
رفتم ... رفتم ... !
فعلا" تا بعدا" ... !
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
para$2!_KaHOOp_PH!- کاربر فعال انجمن
- تعداد پستها : 69
امتیاز : 163698
تعداد تشکرهای انجام شده از این کاربر : 15
Join date : 2009-12-20
Age : 33
آدرس پستي :
رد: سلام امروز از دلاتون چه خبر
سلام به خانم شيداي مهربون
امروز دلم خيلي با حال بود صبح ساعت پنج ونيم بلند شدم و اصلاح كردم و رفتم سركار من به ظاهرم خصوصا در جلوي مردم اهميت ميدم چون ميخوام نشاط هميشه منشر كنم وبعد زودتر به خانه آمدم وخانم نبود ويك غذاي ته چين گوشت چرخ كرده درست كردم با برنج وپسرم سالاد درست كرد وبعد از امتحان گرفتن در جفرافيا از پسر كوچكم اور ا مدرسه بردم راستي نترس زنم قهر نرفته چون او خانه يكي از اوقوام با خانمي سخت مشغول در خواندن بود و امتحان زبان انگليسي داشت خوب من قبول كردم كه درس بخونه وتا اخرش وايسادم بعضي موقع لجبازي در اين زمينه خوبه نه هههه وبعد عصري خانمم را بردم امتحان بده وپسرم را ازمدرسه آوردم وبعد رفتم مقداري تولكي كوجه در باغ كاشتم وروي آنرا پلاستيك كشيدم كه سرما ابينش نبره وهمچنين روي بادمجانها چون كوچك هستند و باغ را آب دادم وبعد ذرت را در روغ داغ گذاشتم تا شكفته شد و كمي سركه ونمك روي آن ريختم وكلي خوشمزه شد وبا اعضاي خانواده تا ته ان خورديم وبعد همه مشوغل درس ومن در حال نوشتن اين متن وقبلش متن هاي ديگر،آخيش چقدر كار كردم نه؟.. خوب ساعت 11.33 دقيقه است برم بخوابم چون باز ساعت 5.15 دقيقه صبح بايد بلندشم وروزي ديگر را با خانواده وكار وشما شروع كنم ،ببخشيد هواسم نبود دستمو روي دهانم بگذارم راستش مشغول نوشتنه ههههه پس شب خوش تا روزي ديگر ومهرگاني ديگر
امروز دلم خيلي با حال بود صبح ساعت پنج ونيم بلند شدم و اصلاح كردم و رفتم سركار من به ظاهرم خصوصا در جلوي مردم اهميت ميدم چون ميخوام نشاط هميشه منشر كنم وبعد زودتر به خانه آمدم وخانم نبود ويك غذاي ته چين گوشت چرخ كرده درست كردم با برنج وپسرم سالاد درست كرد وبعد از امتحان گرفتن در جفرافيا از پسر كوچكم اور ا مدرسه بردم راستي نترس زنم قهر نرفته چون او خانه يكي از اوقوام با خانمي سخت مشغول در خواندن بود و امتحان زبان انگليسي داشت خوب من قبول كردم كه درس بخونه وتا اخرش وايسادم بعضي موقع لجبازي در اين زمينه خوبه نه هههه وبعد عصري خانمم را بردم امتحان بده وپسرم را ازمدرسه آوردم وبعد رفتم مقداري تولكي كوجه در باغ كاشتم وروي آنرا پلاستيك كشيدم كه سرما ابينش نبره وهمچنين روي بادمجانها چون كوچك هستند و باغ را آب دادم وبعد ذرت را در روغ داغ گذاشتم تا شكفته شد و كمي سركه ونمك روي آن ريختم وكلي خوشمزه شد وبا اعضاي خانواده تا ته ان خورديم وبعد همه مشوغل درس ومن در حال نوشتن اين متن وقبلش متن هاي ديگر،آخيش چقدر كار كردم نه؟.. خوب ساعت 11.33 دقيقه است برم بخوابم چون باز ساعت 5.15 دقيقه صبح بايد بلندشم وروزي ديگر را با خانواده وكار وشما شروع كنم ،ببخشيد هواسم نبود دستمو روي دهانم بگذارم راستش مشغول نوشتنه ههههه پس شب خوش تا روزي ديگر ومهرگاني ديگر
رد: سلام امروز از دلاتون چه خبر
خسته نباشی اقای گل افرین به شما که همه رقمه پابپای خانوم گلت زحمت میکشی وخیلیم زحمت میکشی هر تلاشی نهایتی خوب داره ودر زندگی آدم اثر گذار میشه واثرش بعدها معلوم میشه ومیتونیم باهاش راحت تر زندگی کنیم ودر رفاه بیشتری باشیم بخصوص در تحصیل وپیشرفت ذهنی وفکری و تحصیلی که هدفی تعالی رو دنبال میکنه درهمه جا و برای همه در جوامع
امید موفقیت شما وخانوم عزیز وپسرگلت رو هم دارم.اشنالله همیشه موفق باشید خستگی امروز در فرداهای شاد وموفق از تنتون براحتی در بیاد.آمین
امید موفقیت شما وخانوم عزیز وپسرگلت رو هم دارم.اشنالله همیشه موفق باشید خستگی امروز در فرداهای شاد وموفق از تنتون براحتی در بیاد.آمین
رد: سلام امروز از دلاتون چه خبر
من دستم درد میکنه اینه که امروز از قصه ی لیلی ومجنونن وپرنده ا ونون گرم خبری نیست همینقدر بگم که هفته ی آینده رو اخطار دادن که سرمای شدیدی میشه وکمتر تا میتونیدد ازخونه بیرون بیائید در بعضی جاها به 30/40 درجه زیر صفردر شهرستانها رسیده ومدارس رو موقت تعطیل کردن وامکان تعطیل شدن مدارس در هفته آینده هم زیاده برای بقای نسل شیدا دعا کنید ونسل آدمی در کشور سوز وسرما. درنروژ واسکاندیناوی وانگلیس و آلمان که قربونش برم یکی از یکی بدتر تر ترنkahoop_pooman-ph!_para$2! نوشته است:
سلاااااااام به آجی شیداااا و بابایی جووووووونی => ARA$H <= خودم !
مـــــــــــن خوبم ... ببینم شماها خوبین ؟
خدای مـــــــــــــن ! چقدر علم پیشرفت کرده که ما از اینجا با آجی شیدا تو نروژ می حرفیم !
ما ندید بدیدیم دیگه ! ;)
آخه بابایی => ARA$H <= که مــــــــــــــنو مسافرتای خارجکی نمی بره که اینجوری آب از لبو لچم آویزون نشه !
اگه تازه حقوق گرفته باشه مــــــــــــــــنو تا شابدوالعظیم ( شاه عبدوالعظیم ! ) می بره 1 سیخ کباب با ریحون بهم میده که از اول تا آخرش به میکروبای بدنه مگس های محترمه منقّش میشه !
میگم آخه بابایی => ARA$H <= جا قحطیه ؟ به جای اینکه بریم بالا مالاها میام اینجاها ؟
حالا باز خدارو شکر به همین یه سیخ ! آخرای برج که میشه/ وقتی که دیگه هیچ آهی در بساط نداریم / منــــــــــــــــــو می بره تا دمه ریله راه آهن / میگه : بیا پسرم ! چندتا سنگ میده دستم میگه بزن به کوپه ها هم بخندیم ... هم دوره هم باشیم ... هم سرمون گرم شه !
اونوقت میگن بچه بی ادب بار میاد / شیطوووووووونه ! :?:
خب این بزرگتران که کارای بد بد یادمون میدن دیگه !
و امّا گربه نرا !
آخه وقتی مـــــــــــــن تو بغله باباییم و داریم میریم قاقانونوچه بخریم تا منـــــــــــــو می بینن همچینی با زبونشون سیبیلاشونو تف بارون می کننو آب دهنی نوشه جان می کنن که از ترس تمامه ستونه فقیر فقرام ! به لرزه در میان ! آخ ! اگه بابایی => ARA$H <= از مـــــــــــــــن نگهداری نمی کرد خدا می دونه الآن تو شکمه کدوم از این گربه ها داشتم جفتک بالانس می زدم !
بعدشم هدفه مــــــــــــــن از اختراعه اون ساعته گوش & دل نواز این بود که یه ذرّه بابایی => ARA$H <= به منـــــــــــــــــم توجه کنه ! همه ی فکرو ذکرش آقا تیمورو عفّت خانوم شده ! مـــــــــــــــــنم دل دارم !
بعدشم مـــــــــــــنم که این بی محلیا رو می بینم اذیتش می کنم که حالم جا بیاد ! :arrow:
جریانه 1 مترو 20 ! واااااااای ! خیلی جذاب میشه وقتی اعصابش میداغونه ! بیشتر ویدونش ( دیوونش ! ) میشم ! :x
هی اون داد می زنه برو ... دیگه بچه نمی خوام ... مـــــــــــــــن دلم میشکنه ها ! ولی یه کاری می کنم که فکر کنه بچه پررو هستمو اصلا" به حرفاش اهمیت نمی دم ! دلم خوووووونه آجی شیدااااااا !
حیف ! حیف که ........... !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وگرنه یه لحظه هم پیشش نمی موندمو می رفتم تو شکمه اون گربه ها ! لااقل بدونه منّت تو شکمه یکیشون روزگار می گذرونم !
به مــــــــــــــــن نفقه نمیده ! النگو برام نمی خره ! مهرمم که همش 1000 تا مووووووچه ی طلائیه ! / اینارم ازم دریغ می کنه !مالو مناله بابامم خورده ... یه آبم روش ... توش .... موش !
با عرضه پوزش از خوانندگان گرامی ! لحظاتی پیش در موجه ( اختلافات خانوادگیه ) رادیو FM قرار گرفتیم !
همچنان پوزش می طلبیم ! ;)
آجی عکسه شهابم که هنوز برام بالا نیومده ... دوباره Refre$h می کنم که ببینمش !
به همه ی اهله خانواده سلااااامه مـــــــــــــــــنو برسون !
بابایی => ARA$H <= : تــــــــــــــــــــو هم یه ذره با مـــــــــــــــــــــن مهربون باش ! منــــــــــــــــــــتم یه کوچولو آدم حساب کن تا اینکه وا3 اون 2 تا جووووووون بدی !
خب دیگه برم !
کاری باری ؟
راستی آجی دستت خوبید ؟
خرابه مراااااامتم آجی شیدااااا و البته بابایی => ARA$H <= .. !!
( blu$h ! )
:x
رفتم ... رفتم ... !
فعلا" تا بعدا" ... !
Only :
*" Kamran & HOOman "*
BY :
*" KaHOOp "*
این خونه های کوچولو رو دولت توی جنگل برای پرنده ها میزاره وتوش دونه میریزن که اونا بی غذا نمونن خوب وقتی کشور اینه چه توقع:
من اومدم شیر بریزم توی قهوه ام نوشابه ریختم هق هق
مواضيع مماثلة
» سلام حال دلاتون چطوره؟
» سلام .امروز از دلت چه خبر؟! دل من ...؟
» سلام دوستای گلم .امروز از دلتون چه خبر؟!
» خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
» توضیح در مورد دفتر : سلام امروز از دلت چه خبر ؟
» سلام .امروز از دلت چه خبر؟! دل من ...؟
» سلام دوستای گلم .امروز از دلتون چه خبر؟!
» خب ! اینم شعر ایـــــــــــــــــــــــران مـــــــــــــــــــــن ... !!!
» توضیح در مورد دفتر : سلام امروز از دلت چه خبر ؟
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد